─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در ســـرم روز دهم خیمـــهٔ غــم برپا شد از همان وقت سحر در دل من غـوغا شد عطــش و خنجر و گودال و سری بر نیزه پیش چشمـــان من انگار که عاشـورا شد خیمه هاسوخت وخون شددل آشفتهٔ من چقَـــدَر دختـــر زهـــرا و علــی تنهـا شد عطـــش روزه مـرا برد ، لب شــط فرات آب ، شـــرمندهٔ دستــان و لب سقــا شد روزهٔ روز دهم ،روضهٔ یک کرب و بلاست که در آن دشت بلا عشق و وفا معنا شد ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱/۱۲ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya