به نام خدا ********************* یک صبح جمعه ای دگرآمدنیامدی صبر و قرارمان به سرآمد نیامدی هرجمعه دلخوشم که بگویند این خبر: «آن یار غایب از نظر آمد» ، نیامدی گفتی بخوان دعای فرج را به اضطرار خواندم ولیک ، بی اثر آمد ، نیامدی تا کی بدون سبز حضور تو سر کنیم پایان انتظار ، بی ثمرآمد ، نیامدی در انتظار تو چه جوانها شدند ، پیر پیک اجل چه بی خبر آمد ، نیامدی هرکس عزیز سفر کرده داشت ، عاقبت چندی گذشت و از سفر آمد ، نیامدی شبهای بی شمار بدون حضور تو با انتظار ، تا سحر آمد ، نیامدی امسال هم هلال غم از آسمان دمید ماه عزا و روضه بر آمد ، نیامدی آمد دوباره ناله ی زهرا زِ کربلا فریاد مادری خون جگر آمد نیامدی *********************** رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۲ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0