(بسم رب الحسین)
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_علیه_السلام
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
نشسته ام شب جمعه در انتـــظار براتی
که از کـرم بنویســی زیـــارت عتبـــاتی
کویر تشنهٔ قلبم شود به عشق تو زنده
تویی که زمـــزم پاک و زلال آب حیاتی
اسیــر موج بلاییـــم و در برابر طوفان
برای خیلِ گرفتـــار تویی که فُلکِ نجاتی
کم است هر چه بریزم به پایت اشک روان را
غمی فراتر از اینکه تو کُشتهٔ عبــراتی ؟
سرت به نیزه سپردی که سر به سجده بیاید
و بعدِ تو شود احیا دوباره صوم و صلاتی
دلم شکست و قلم هم نوشت نام تو را در
چکامه ای که چکید از قلم به خون دواتی
گرفته عطــر خوش سیب ، تمامی کلماتم
به لطف نام بلنـدت ، غـــزل گرفته ثبـاتی
دوباره این دل تنگم مرا به کرب وبلا برد
دوباره قسمــت دل شــد زیارت عتبـــاتی
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۵/۱۹
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─