«بسم رب المهدے» یا ایُّهَــا العزیز ! دلم بی قرار توست در انتظار عطر خوشی از دیار توست ای من فدای غربت و تنهـــایی شمـــا یابن الحسن بیا که دلم داغدار توست این روزها که حال زمین و زمان بد است حال خوش تمامی ما در کنــــــار توست از اینکه یار بدی بوده ام ، ببخش عمریست این منتظرت ، شرمسارتوست کاری نکــرده ایم برای ظهـــور تو آقا، دعا برای ظهــور هم ، کار توست ای از تبار حیدر و زهرا ، ظهور کن آقا بیا که فاطمه چشم انتظارتوست 📝رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047