به نام خدا
➖➖➖➖➖➖➖
ای از تبار حُسن خدا ، دومین حسن
آیینه دارِ نور هُدا ، ماه انجمن
ای منبع زلال حقیقت ، برای خلق
ای تشنه ی کلامِ شما خیلِ مرد و زن
خوشبو ترین گلی تو ، به بستان سامرا
داری نشان ، زِ مادر و از عطر یاسمن
درغربت و غریبی زندان چو جدّ خویش
موسی بن جعفری که شدی، دور، از وطن
مسمومِ زهر کینه ی نامردمان شدی
جانت شد آشنا به جوانی به هر مِحَن
گاهی به یاد طشت و غریبیِ مجتبی
گفتی به زیر لب، جگرم سوخت یا حسن
گاهی به یاد تشنه لبِ دشت کربلا
با روضه های کرب و بلا ،سوخت جان وتن
فرزندت آب را به لب تشنه ات رساند
کس چوب خیزران که نزد بر لب و دهن
جان دادنت اگر چه غریبانه شد ، ولی
با احترام ، پیکر پاک تو شد کفن
➖➖➖➖➖➖➖
رقیه سعیدی(کیمیا)