🔹شرح حکمت201: اجل همچون سپرى محافظ است: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به حقيقتى اشاره مى كند كه بسيارى از آن غافلند، مى فرمايد: «همراه هر انسانى دو فرشته است كه وى را (از خطرات) محافظت مى كنند، اما هنگامى كه روز مقدّر فرا رسد او را در برابر حوادث رها مى سازند و (بنابراين) اجل و سرآمد زندگى (كه از سوى خداوند تعيين شده) سپرى است محافظ و نگهدار»; (اِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَان مَلَكَيْنِ يَحْفَظَانِهِ، فَإِذَا جَاءَ الْقَدْرُ خَلَّيا بَيْنَهُ وَبَيْنَهُ، وَإِنَّ الاَْجَلَ جُنَّةٌ حَصِينَةٌ). از مجموع آيات قرآن و روايات اسلامى به خوبى استفاده مى شود كه انسان داراى دو اجل و سرآمد عمر است: يكى اجل معلق يا مشروط كه اگر در برابر آن دقت شود مى توان از آن پرهيز كرد، مانند انواع بيمارى هاى قابل علاج، خطرات رانندگى كه بر اثر بى احتياطى پيش مى آيد، خطرات زلزله ها و طوفان ها كه بر اثر سستى ساختمان خانه ها دامن انسان را مى گيرد تمام اينها از امورى است كه ممكن است به زندگى انسان پايان دهد ولى در عين حال قابل اجتناب است. در حدیث معروفى از امیرمؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم که در زیر دیوار کجى نشسته بود. هنگامى که چشمش به وضع دیوار افتاد از زیر آن دیوار بلند شد و در جاى امنى نشست. کسى عرض کرد: «یا أمیرَالْمُؤمِنِینَ تَفِرُّ مِنْ قَضاءِ اللهِ؟; از قضاى الهى فرار مى کنى؟» امام(علیه السلام) فرمود: «أفِرُّ مِنْ قَضاءِ اللهِ إلى قَدَرِ اللهِ; من از قضاى الهى به قدر الهى فرار مى کنم». اشاره به این که قضاى الهى در اینجا مشروط به این است که من در زیر این دیوار بمانم ولى قدر و اندازه گیرى ها به من مى گوید: نمان. در واقع این یک قضاى مشروط بود که امام(علیه السلام) با تقدیر دادن شرط آن قضا را منتفى کرد.(1) ولى اجل حتمى سرآمدى است که قابل اجتناب نیست و خواه ناخواه دامن انسان را مى گیرد; مثلاً مى دانیم قلب و عروق و مغز یک انسان توان محدودى دارند، هرچند تمام دستورات حفظ الصحة را رعایت کند زمانى که به آخر برسد این چراغ خاموش مى شود و زندگى پایان مى گیرد و یا این که خداوند مقرر کرده است فلان قوم و جمعیت بر اثر کارهایشان به فلان بلا مبتلا شوند در اینجا به مصداق (فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ)(2) مرگشان حتمى است. در داستان قوم لوط مى خوانیم که ابراهیم(علیه السلام) درباره آنها شفاعت کرد. از سوى خدا به او خطاب شد: «(یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُود); (گفتیم) اى ابراهیم! از این (درخواست) صرف نظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسیده; و به یقین عذاب بدون بازگشت (الهى) به سراغ آنها مى آید».(3) از آیات قرآن نیز استفاده مى شود فرشتگانى هستند که به فرمان خداوند خطرات را از انسان دفع مى کنند (لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ)(4) و به راستى اگر آنها نباشند انسان از زمان کودکى آماج انواع بلاها و خطرات است ولى عنایت پروردگار او را حفظ مى کند; ولى هنگامى که اجل حتمى انسان فرا رسد این فرشتگان او را رها مى سازند و کلام امام(علیه السلام) در واقع از این آیه برگرفته شده است. @saelane_zahra