درباره اقدام راهبردی مجلس
قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها که از ۴ ماه پیش در مجلس با قید یک و بعدا دو فوریت مطرح شد و از ابتدا ارتباطی با شرایط و نتایج انتخابات آمریکا نداشت، این روزها محل بحث های جدی قرار گرفته است.آن چه روشن است این که مصوبه حالا تبدیل به قانون شده و دولت مکلف به اجرای آن است.اما از آنجا که موضوع دارای اهمیت راهبردی است و در آینده پایه مهمی از سیاست خارجی کشور است توجه به این موضوع ضروری است.
تفکر سیاسی غرب گرا نسبت به علل پدیدایی برجام و نسبت به موضوع اصلاح و تکمیل برجام که اروپا و آمریکا بر سر آن در نهایت همگرایی قرار دارند یا بی اطلاع هستند و یا خود را به تغافل می زنند:
اولا؛ برجام جدای از ضعف ها و قوت هایش در جامعه ما بخصوص تفکر سیاسی غرب گرا به خوبی سبب شکل گیری آن فهم نشده است. نقش تیم مذاکره کننده در فرآیند مذاکرات هسته ای قابل انکار و کتمان نیست،اما در نهایت آن چه که باعث شد غرب وادار به دادن امتیازاتی به ایران شود-که آن هم بعدا بدان عمل نشد-آن بود که جمهوری اسلامی فناوری و امکانات هسته ای خود را بر روی میز مذاکره گذاشت و در توافق برجام تقریبا این صنعت در مسیر توقف و در بخش هایی تعطیلی قرارگرفت.
ثانیا؛غرب گرایان نسبت به موضوع تکمیل برجام که راهبرد قطعی اروپا و آمریکا در آینده است و در این باره بین آنها نهایت همگرایی وجود دارد نیز توجه چندانی ندارند؛نقطه کانونی اصلاح برجام از منظر مطالبه غرب آنست که ایران توانمندی های موشکی و منطقه ای خود را بر روی میز مذاکره بگذارد و در ازاء وعده رفع تحریم ها، جمهوری اسلامی نیز از این مزایای راهبردی و حیاتی خود صرف نظر کند.حال آنکه هیچ ایرانی منصف و آگاه، هرگز مذاکره بر مبنای چنین معامله ای را نمی پذیرد. البته برخی غرب گرایان هیچ بعید نیست که چنین آمادگی را داشته باشند. هنوز ایده توقف صنایع موشکی در ازاء دریافت جنگنده از غرب و ایده توقف بخش موشکی با این توجیه که ایران به اهداف خود رسیده است! که به صراحت در رسانه هایشان نیز انتشار یافت، در خاطره ها باقیست.
همین دو سه روز قبل بود که وزیرخارجه آلمان مدعی شد که «بازگشت به توافق هستهای کنونی کافی نیست و ما خواستار توافقی گسترده وفراگیرتر با ایران هستیم». بنابراین بازگرداندن صنعت هسته ای به مرحله پیش از برجام و صرف قانون و اقدام مهم مجلس، قدرت چانه زنی کشور را افزایش می دهد و موضوع مذاکرات احتمالی را در بخش هسته ای قرار می دهد. البته این هنر دولت است که از این ابزار و برگ مهم، در فرآیند مذاکرات آینده به شکل مطلوب بهره بگیرد.
اینکه گفته می شود مصوبه مجلس سبب شده نرخ ارز دچار نوسان شود،بر فرض که علت نوسان ایجاد شده قانون اقدام راهبردی مجلس باشد، باز این از فجایع تفکری است که سایه سنگین متغیرهای خارجی را بر اقتصاد و معیشت مردم ایران تا بدینجا رسانده است، که با اخم یک سیاستمدار غربی و با تصمیم صحیح یک نهاد داخلی برای صیانت از منافع ملی، ارز و طلا متاثر از این فضای روانی سیر صعودی پیدا می کند. با این وضعیت و با شرطی شدن اقتصاد کشور تقریبا قطعی است که با کوچکترین تهدیدِ بایدن رئیس جمهور آینده آمریکا علیه ایران، بازار و اقتصاد دستخوش نوسانات شدیدتری نیز شود. که از قضا یقینا آمریکا با هدف نشاندن ایران پای میز مذاکرات غیرهسته ای به سیاست تهدید و ارعاب روی خواهد آورد.
تجربیات تلخ گذشته پیش روی همه قرار دارد؛در پیش گرفتن مسیر و الگوی چند ساله اخیر،اقتصاد و شرایط خارجی کشور را نهایتا در نقطه ای قرار می دهد که همینک قرار گرفته ایم. این یک خطای بزرگ است که اگر معیشت مردم را به مذاکرات و سیاست خارجی پیوند زده شود و بدتر از آن سیاست خارجی و توافقات بین المللی کشورمان بر اساس تفاوت گذاری بین دموکراتها و جمهوری خواهان در آمریکا طراحی گردد. باید صادقانه واقعیت ها را با مردم در میان گذاشت که در توافق هسته ای «لغو» تحریم ها مطرح نشده و حتی در دوره اوباما کمترین تغییری در رفع تحریم های بانکی و مالی ایران صورت نگرفته و زیرساخت تحریم ها همواره ثابت و دست نخورده باقی مانده است. قانون مجلس اگر در داخل کشور بر سر آن اجماع ملی پدید آید، راهی برای اعاده حقوق و منافع ملی کشور است؛ خوب یا بد منطق تعیین کننده در روبط بین دولت ها تولید قدرت است و نه قواعد اخلاقی و ژست های روشنفکرانه.
عزیز غضنفری
http://Eitaa.com/tahlilrahbordi