🔻هله بیکم! هله بیکم یا زوار الحسین!
بفرما چای زائر! بفرما!
چند بانوی ایرانی به سمت موکب عراقی رفتند که دو ردیف لیوانهای پاکتی یک بار مصرف و دو ردیف استکان عراقی چیده بود و زائران را برای نوشیدن فنجانی چای و خستگی زدودن از تن و جان دعوت میکرد. به دنبال آنها روان شد.
جوان عراقی نگاهی به بانوانی انداخت که منتظر ریخته شدن چای خوشرنگ بودند و پرسید: چای ایرانی؟ بانوان ایرانی نگاهی به هم کردند و پاسخ دادند: بله، بله.
چای را تا نیمه در لیوانهای یک بار مصرف ریخت و سپس آبجوش و کمی شکر به آن اضافه کرد و به آنها تعارف کرد. همه برداشتند اما او برنداشت، به جوان عراقی گفت: چای عراقی، برای من چای عراقی.
لبخندی بر چهره جوان عراقی نشست، استکانی برداشت و تا نیمه از شکر پر کرد و چای پررنگ را درون آن ریخت و به دست او داد. دیگر بانوان نگاهی با تعجب به او کردند که با لذّت چای عراقی را مینوشید. یکی از آنها به او گفت: این استکانا بهداشتی نیس، ببین چهطوری میشورن؟! لبخندی زد و گفت: مهم نیس، مهم اینه که ما ایرانی، عراقی نکنیم، ما اینجا مهمانیم و باید طبق آداب صاحبخونه رفتار کنیم. همان خانم پرسید: حتی به قیمت مریضی؟
_ انشاالله که مریض نمیشیم ولی اگرم شدیم فدای سر امام حسین، مریضی اینجا شفاست، میارزه به اینکه دل خواهر برادرای عراقیمون رو شاد کنیم و حس یکی بودن و همبستگی رو بین خودمون به وجود بیاریم.
استکان را به جوان عراقی داد و اشاره کرد: چای عراقی، یکی دیگه!
✍ به قلم #زهره_ابراهیمنیا_خانیکی
@tollabolkarimeh 🌷