هدایت شده از جهاد تبیین
كوثر در سال دوم هجرت، ابراهيم، آخرين پسر رسول خدا(ص)، درگذشت. بدين لحاظ، برحسب منطق جاهلى، پيامبر بدون نسل باقى ماند. ملامتگرانِ منافق بناى شماتت گزاردند. از اين بابت خوشحاليها مي‌كردند و با مرگ محمد(ص) مرگ رسالت او را نيز انتظار مي‌كشيدند. زيرا در نظر آنان رسالت وسيله و سلطنتى موروثى و فرزند پسر ادامه شخصيت پدر و متضمن بقا و يادآور ياد او بود. محمد(ص) پسران خود را از دست داده و سن او نيز از پنجاه فراتر رفته بود. اما وحى الهى اشتباه و پوچى منطق مشركان را نشان داد و اعلان كرد ما كوثر را به تو بخشيديم. پس پروردگارت را نماز گزار و قربانى كن كه بي‌گمان دشمن تو ابتر است. پس رسالت پابرجا و اسلام جاويد خواهد ماند و مجد و عظمت محمد(ص) با مجد خداوند درمي‌پيوندد و نام محمد(ص) سراسر زمين را تا ابد فرا مي‌گيرد. نسل او حافظان رسالت و نشانه‏‌هاى هدايت‏‌اند و دشمنِ ملامتگرِ منافق خود ابتر است. فاطمه‏ (س) تبلور همين كوثر بود. نسل پيامبر(ص) از او ادامه يافت و فرزندانش همان ائمه معصوم و دومين ثقلى هستند كه محمد(ص) آنان را پس از وفاتش در ميان امت اسلام بر جاى نهاد و فرمود كه هرگز از آنان و ثقل نخست، قرآن، جدا نشويد. اين نسل از قرآن نگاهبانى كردند و در راه آن فداكاريهاى بزرگى از خود نشان دادند. اين دو ثقل عبارت بودند از: كتاب و عترت كه هر دو ادامه وجود محمد(ص) و رسالت و وسيله‏‌اى براى حفظ سلامت و حركت امت در خط صواب و به دور از انحراف و گمراهى به شمار مي‌آيند. اين شأن والاى فاطمى بودن است.