شهید عباسی، مسئول مهندسی تیپ منطقه اثریا و چندین منطقه ی دیگه بودن.
قسمت مهندسی یعنی خط مقدم، باید سنگر میزدن، معبر میساختن، جاده صاف میکردن... و به قول شهید سنگر سازان بی سنگر!
شب قبل از شهادت به همرزمانشون گفته بودن از ناحیه سر آسیب می بینند و شهید میشن.
فردای اون روز باید معبر میزدن و این معبر برای انتقال رزمنده ها و نیروها و انجام عملیات بسیارحائز اهمیت بود و از طرفی کاملا در تیرس تک تیراندازهای داعش بود...
پدرم اجازه نداده بودن کسی این کار رو انجام بده و خودشون رفته بودن با اینکه ایشون شب تا صبح روی لودر کار میکردن و موقع استراحتشون بوده...
پدرم با آگاه بودن به اهمیت این معبر و جوان بودن نیروهاشون و خطری که نیروهاشون رو تهدید میکرده، خودشون پشت لودر میشینن و میگن شما خیلی جوان هستید خودم میرم،
روز جمعه، موقع اذان ظهر، کنار رود فرات، پس از انجام ماموریت و زدن معبر در حین برگشت، تک تیرانداز داعش سر ایشون رو مورد هدف قرار میده و ایشون به شهادت میرسن.