هرخانه ای حال و هوای خاص خودش را دارد... اما بعضی از خانه ها همین که واردش میشوی عجیب آرامت می کند... انگار که جادو شده باشی... نه استخر دارند و نه ویولاکچری اماانگار سقفشان بی واسطه به خود آسمان چسبیده... امن است... آرام است... آجر به آجرش روح زندگی دارد... سرد و مرده و بی جان زیر سنگینی دکورهای میلیونی و پرده های آنچنانی دل‌گیر نیست... و آدم هایش از هم فراری نیستند... بعضی از خانه ها ... هیچ وقت دلتنگی ندارند... صبح های زود  صدای سلام و صلوات با عطر چای تازه دم ونان برشته و غروب ها یک سینی کوچک چای با طعم هل و دارچین در اوج سادگی از کوچک و بزرگ دلربایی میکند، انقدر که هر آدمِ خسته از تلخی روزگار، دلش میخواهد ساعتی میهمان این جشن کوچک و بی ریای عصرانه باشد... بعضی خانه ها انگار مٵمن نورند، و محل رفت و آمد فرشتگان خدا بس کع نور قنوت شبانه اهالی اش آسمان را روشن میکند... بس که دعای خیر ساکنانش برای این و آن، دل دیوارها را هم پر از لطافت میکند... بعضی خانه ها ساده اند و به گلدانی کوچک فرشی قدیمی و اتاق هایی که بوی زحمتکشی برای نان حلال میدهند دل‌آرام ترین خانه های عالمند... از این خانه ها که شاید در هجوم وسایل مدرن زینت نشده اما دلخوشی های کوچکش لبخندهای گرمش آرامش دارد، و پناه‌گاه است نه خواب‌گاه... محراب دعاست، نه فضای دعوا.... برایتان خانه ای با پنجره هایی به سمت لبخند خدا آرزو‌میکنم... 👇🌱 @saharshahriary