هوالشهید🇵🇸🇮🇷
✨﷽✨ 🌺 ماجرای فُطرُس و تولد امام حسین علیه السّلام ✍خدای متعال به جبرئیل امین امر فرمود که همراه با
شاید اگر من فطرس نبودم، هیچ‏وقت چشمم به جمال دل‏ آرایت روشن نمی‏شد. شاید اگر بال‏ های سپید من در حرارت قهر الهی نمی ‌سوخت، هیچ وقت لطافت دست‏های تو را حس نمی‏کردم. شاید اگر در آن جزیره دور افتاده، در پس تاریکی‏ ها، فریاد زنان تو را صدا نمی‏کردم، هیچ‏گاه توفیق درک حضورت را نمی ‏یافتم. آه، میوه دل علی و فاطمه؛ حسین! چگونه می‏توانم عطر دل ‏انگیز قنداقه بهشتی‏ ات را فراموش کنم؟ چگونه می‏توانم تصویر روشن نگاهت را از خاطر ببرم؟ یادش به خیر، چه روز مبارکی بود آن روز! چه ولوله‏ ای بود در آسمان! انگار بهشت می‏خواست سقف بلند آسمان را بشکافد و به پابوس تو بیاید! انگار آسمان می‏خواست از شوق، هروله کنان، به طواف کعبه وجود تو برخیزد! جبرئیل هم با فوج فوج فرشتگان، لبخند زنان صلوات می‏فرستاد و تهنیت می‏گفت. یادش به خیر، آن لحظه‏ ای که با بال‏ های شکسته و چشمان به اشک نشسته‏ ام، بر شانه‏های فرشته‏ ای نشستم و به سوی تو آمدم! یادش به خیر، آن لحظه که بال‏ های شکسته‏ ام را گریه‏ کنان بر قنداقه تو نهادم و خدا را به نام تو قسم دادم که مرا ببخشاید و شفاعت تو را در حقم بپذیرد! یادش به خیر، آن لحظه که تو چشم ‏های زیبا و مهربانت را گشودی و من برای همیشه، در آسمان نگاهت چون کبوتری گم شدم... یادش بخیر آن لحظه ای که خداوند شفاعت تو را درباره من قبول کرد. و بر شانه‌هایم تکلیفی از عشق نهاد. که ای فطرس: دائم بر زمین موکل باش و تا روز قیامت هر کسی به زیارت حسین علیه السلام می‌آید و به او سلام می‌کند، به ما خبر بده... و من از آن روز که دربند توام آزادم... 👇🌱 @saharshahriary