تمدیره بدهد.
*نیک ریستریک یکی از اعضای ارشد این موسسه در وصف نازنین زاغری میگوید:*
«این موسسه بدون نازنین در ایران فلج میشد، او بهخوبی میتوانست با چند کلیک به ایرانیهای زیادی دسترسی داشته باشد. در این پروژه *شادی صدر*؛ *شیرین عبادی* و *محبوبه عباسقلیزاده* با زاغری همکاری میکردند».
نازنین زاغری کار خود را در این موسسه با ویرایش محتوا و ترجمه متون آموزشی و جزوههای براندازی آغاز میکند. زاغری این جزوات را برای نیروهای هدف خود در ایران فرستاده و از آنها میخواهد پس از مطالعه دقیق جزوه، بهحساب او به ترکیه یا امارات سفرکرده و با اقامت در یک هتل پنج ستاره در کارگاه آموزشی شرکت کنند. *زاغری نام این کارگاه آموزشی را «پروژه ایران ۲» میگذارد.*
زاغری این کارگاههای آموزشی را تحت پوشش شرکتهای رسانهای چون اسمال مدیا و اینتر نیوز برگزار کرده و هدف آن بود که از روزنامه نگاران و شهروندان عادی یک جاسوس حرفهای باهدف نفوذ به اماکن دولتی بهمنظور جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده بسازد.
زاغری در تمام مدت حضور در موسسه ترینینگ استیشن جوانب پوشش امنیتی را رعایت کرده و از کارورزان خود میخواست بههیچعنوان با ایمیل های رسمی با او ارتباط نگیرند. او با این هدف میتوانست همچنان نقش مادر ساده خانهدار را بهخوبی بازی کند!...
*🔹️شکارچیان جانوران خطرناک یک اصطلاح فنی جالب دارند؛ آنها میگویند برای شکار خود عجله نکرده و بگذارید شکار به زمین مسطح رسیده و راحت او را محاصره کنید.*
نازنین زاغری پیش از اولین خروج از ایران در رصد قرار داشته و چندین سال به او اجازه داده شد تا پوست اندازی کرده و به شکاری جذاب تبدیل شود. او پس از آخرین تردد به داخل کشور، از همان اولین لحظه ورود در زیر نظر چشمان سازمان اطلاعات سپاه قرار داشته و پس از چک کردن آخرین قرار کاری در فرودگاه دستگیر شد.
تا مدتها پس از بازداشت خانم زاغری، انگلیسیها با نقش بازی کردن سعی داشتند از زاغری یک شهروند دو تابعیتی بیگناه بسازند، اما وقتی حکم دادگاه او اعلام و مشخص شد حتی بوریس جانسون نیز نمیتواند با وساطت او را آزاد کند، به یکباره وزیر دفاع انگلیس برای اولین بار سکوت را شکست و اعلام کرد که حاضر به تبادل کارمند خود در ایران است.
*سال ۱۳۹۸ بن والاس در یک برنامه تلویزیونی در باره زاغری میگوید:* «واقعیت آن است که دوست دارم نازنین را آزاد کنیم؛ اما میدانید که ما به ایرانیها بدهکاریم؛ از سالها قبل آنها در باره خرید *چند تانک چیفتن* پولهای ایران در بانک انگلیسی بلوکهشده است»
*وزیر دفاع انگلیس در ادامه میگوید:*
«نازنین برای ما آنقدر ارزش دارد که پولهای مصادره شده را پس بدهیم."
ایران در زمان پهلوی سفارش خرید تانک چیفتن از انگلیس را داده بود اما لندن به بهانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از عمل به تعهدات خود سر باز زد و اکنون تخمین زده میشود که میزان بدهی انگلیس به ایران به دلیل عدم تحویل این تانکها بیش از ۵۰۰ میلیون پوند باشد.
*تاکنون دادگاههای متعددی در این خصوص برگزارشده که آخرین مورد آن در ژانویه سال جاری میلادی بود. یکی از مسائل مورد مناقشه بین ایران و انگلیس، سودی است که بر این بدهی تعلق میگیرد.»*
سخنان وزیر انگلیسی باعث شد تا تشت رسوایی دروغ «زندانی شدن یک شهروند ساده» و ادعای مضحک «زندانی شدن مادری که صرفاً آمده بود خانوادهاش را ببیند» از بام بیفتد. تا پیش از این بیبیسی فارسی با تهیه گزارشهای جهت دار سعی می کرد از زاغری یک چهره مظلوم سینمایی بسازد، در یکی از گزارشهای تلویزیون دولتی انگلیس با تیتری بزرگ نوشته شده بود: «نازنین زاغری کیست و چرا در ایران زندانی است؟»
در پاسخ این سوال، زاغری یک دانشجوی ایرانی معرفی شده بود که تنها گناهش ازدواج با یک مرد انگلیسی است. ریچارد هم برای داغ کردن ماجرا در برابر ساختمان سفارت ایران نمایش اعتصاب غذا برگزار کرد و حتی در یک شوی خیابانی خانواده انوشه آشوری جاسوس کد دار و بازداشتی در تهران به حمایت از خانواده رتکلیف به جمع آنها پیوست. نمایش مضحک جاسوسها در خیابانهای لندن تا مدت ها سوژه رسانه ها بود.
پس از دستگیری نازنین زاغری شبکه فعال او در «پروژه ایران ۲» متلاشیشد. انگلیسیها بارها باواسطه خواهان استرداد زاغری به لندن بودهاند؛ اما هر بار پس از مذاکره مستقیم و یا غیرمستقیم طرف انگلیسی به جایی نرسیدند.. پیام ایران به سرویسهای جاسوسی آن بود که ایران بهشت جاسوسان غربی نیست.
انگلیسیها پس از ناامیدی مطلق از آزادی زاغری دو ضربه محکم خوردند؛ آنها هم سر پل شبکه جاسوسی خود را ازدست دادهاند و هم باید علاوه بر پرداخت پولهای بلاک شده مردم ایران در لندن، سود آن را نیز بدهند.
*انگلیسیها حالا باید برای بردن یک گاندو شکار شده در ایران هزینه آن را بدون کموکاست پرداخت کنند، این سرشکستگی در تاریخ MI۶ ثبت خواهد شد!...*