شهید زینالزاده شب قبل از شهادت به مادرش چه گفت؟
مادر شهید حسین زینالزاده:
🔹حسین کلا دو بار از من خواست که دعا کنم یه بار داشتم به برادرش غسل شهادت یاد میدادم روز جمعه بود برادرش چهارده سالش هست حسین آمد کنار ما خندید گفت مامان دعا میکنید من هم شهید شوم گفتم نگو مامان تنم میلرزد اینجوری میگی؛ تقریبا ۱۰روز قبل شهادتش بود.
🔹یک بار هم سه روز قبل شهادتش از من خواست که دعا کنم کلا این دوبار یعنی اصلا اسم شهادت رو جلوی من نمیآورد دفعه دوم سه روز قبل شهادتش بود که آمد خانه دستش و پایش ضرب خورده بود و ورم کرده بود که گفتم که بیا برایت ببندم. که حسین گفت نه مامان اینا چیزی نیست. به من گفت مادر دعا کن فقط شهید بشیم؛ مامان اگر من برم میتونم یک نسل رو نجات بدم.
🔹خوشحالم فرزندم به آرزویش رسید و مایه افتخار است برای من. انشاالله من را نیز شفاعت کند.