🔻
«اسطوره» برخاسته از فرهنگ دینی و طینت الهی بشر است
🔹چه نسبتی بین اسطوره و دین برقرار است؟ اگر بخواهیم براساس نگاه اگوست کنت پیش برویم، ادیان الهی صورت تکاملیافته اسطوره در مرحله ربانی عقل بشر هستند. اگوست کنت سه مرحله برای اندیشه بشر قائل بود: ربانی، متافیزیکی و اثباتی. شاید منشأ بسیاری از ناسازگاریها بین مسئله اسطوره و متدینان، همین نظریه اگوستکنت باشد.
🔹همانگونه که شهید مطهری به آن پرداخته، انبیا برخلاف فلاسفه، تنها با عقل انسانها مواجه نبودهاند. انبیا با تمام ساحات وجودی انسانها مواجه میشدهاند و اگر بخواهیم تمام ساحات وجودی انسان را لحاظ کنیم، باید مقیم فرهنگ بشویم. به تعبیر قرآن کریم، انبیا با «لسان قوم» ارسال میشدهاند و این لسان بیش از هرچیز با فرهنگ معنا مییابد. فرهنگ یعنی معنا و فضایی که زندگی انسانها را دربرمیگیرد.
🔹میتوان با مفهوم فطرت، به استقبال اسطورهها رفت. برساختهای بشری، برآمده از طینت اوست. علاوه بر اینکه بر اساس نگاه دینی، اولین انسان هوشمند بر روی زمین، یک پیامبر بوده که با منبع وحی ارتباط داشته؛ بنابراین اسطوره نهتنها زبانی در مقابل زبان دین نیست؛ بلکه در عمده موارد، امری برخاسته از فرهنگ دینی و یا نهایتا طینت الهی بشری است. مسئله اینجاست که امر مقدس هنگامی که تنزل مییابد و میخواهد جنبه زمینی پیدا کند و به فرهنگ بدل شود، ناگزیر از اتخاذ زبانی استعاری و اسطورهای است؛ درغیراینصورت، جنبههای فراتاریخی و رازآلود دین حذف میشوند.
🔹دین با استفاده از مناسک، انسان را به سمت حقیقت عالم راهبری میکند؛ ولی درعینحال نگاه کالبدی به مناسک میتواند مانع ظهور حق در ورای آن باشد و اسطورهها هم، چنیناند. اسطورهها میتوانند دالان ارتباط ظاهر و باطن عالم باشند. بسیاری از انسانها ارتباط خود با خدا را مدیون همین قصهها و نمادها هستند؛ بهخصوص در مذهب تشیع که ساحات قدسی و تاریخی بسیار درهمتنیده شدهاند. روز دهم عاشورای سال 61 قمری در کنار آنکه مناسبت تقویمی است؛ انگار لنگر آسمان و زمین نیز است.
🔹تاریخ و امر تاریخی در عالم شیعی، تنگنای زمانی را درهمنوردیده است. از همینجا قصههایی پدیدمیآید که انسان میتواند با آنها عروج کند. میتواند به عمق عالم برود. در این فضا، اسطوره و قصه حتما سلوک معنوی انسان را فراهم میآورد.
╭🌼🍂🍃🇮🇷
✅
@sahebzamanchanel
╭🌼🍂🍃🇵🇸