[ســآحـِݪ‌‌ِآࢪامـِشٰ]
حاج اکبر ناظم قبل خوندن روضه بهش خبر دادن دخترش از دنیا رفت توجه نکرد.. همچنان روضه شو خوند ــــــ
بعده روضه گفتن، حاجی بچت به طرز معجزه آسایی زنده شده و جانـش برگشت ... الان حتی تو حیاط پیش خانوماست. حاج اکبرم گفت: دیدین گفتم من کارمو کردم. سپردم دست عباس عباس رومو زمین نــزد.. ❤️‍🩹