امروز هفت تیر ۱۴۰۱ است، ۴۱ سال از حادثه هفت تیر و انفجار دفتر نخستوزیری میگذره، من ده سال بعد از اون حادثه بدنیا اومدم، اما همیشه با خودم فکر میکنم اگه تو اون روز یعنی هفت تیر سال ۶۰ زندگی میکردم قطعا از ادامه جمهوری اسلامی و انقلاب ناامید میشدم،
امروز هفت تیر ۱۳۶۰ چقدر وحشتناکه اوضاع کشور...
هنوز سه سال هم نیست انقلاب کردیم و حکومت عوض شده، و با همه ابرقدرتهای دنیا درافتادیم، یه دیکتاتور وحشی به اسم صدام بهمون حمله کرده و خرمشهر و چندتا شهر دیگهمون رو گرفته ، از همه جهت تحریم هستیم، تو این اوضاع جنگی یه سیم خاردار هم کسی بهمون نمیفروشه، حتی قطعنامه های سازمان ملل بر علیه ایران ماست، تازه اینها تهدیدهای خارجیمون هست. تو داخل کشور رییس جمهوري که با رای قاطع مردم انتخاب کردیم -بنیصدر- خائن از آب دراومده و با لباس زنونه فرار کرده، بگذریم که چقدر منافق داشتیم که هر روز تو یه گوشه مملکت کلی ایرانی رو بخاک و خون میکشیدن، حالا تو این گیرودار آقای خامنهای که امام جمعه تهران و از اعضای شورای انقلاب بودن رو دیروز-شش تیر ۶۰-ترور کردن و امروز هم یه بمب دیگه شهید بهشتی و ۷۲ نفر از یاران امام خمینی و مهرههای اصلی انقلاب رو فرستاده رو هوا. واقعا هر موقع به این شرایط فکر میکنم با خودم میگم چطور مردم ما تو اون روزهای پر از بلا و مصیبت نااميد نشدن... بازم بگذریم که دو ماه بعدش تو هشتم شهریور همون سال رییس جمهور و نخستوزیر هم با یه بمب ديگه و آشکار شدن خیانت یه منافق دیگه شهید میشن... واقعا این انقلاب و این نظام چه روزهای سختی رو پشت سر گذاشته... روزهایی که حتی مرور خاطراتش برای نسل من پر از اضطراب و تنشه...
حالا تو سال ۱۴۰۱ روزهایی که گرونی روم فشار میاره، روزهایی که بخاطر اوضاع اقتصادی قید بعضی خواستههام رو میزنم، روزهایی که دیدن و شنیدن بعضی چیزها قلبم رو بدرد میاره، روزهایی که نقل محافل ناامیدی و آیه یأسه، به یاد اون روزهای سال ۶۰ میافتم،روزهایی که مشکلات چندین برابر الان بود اما هر ایرانی تو دستش یه گوشی نداشت که بهش ناامیدی و بدبختی القا کنه و حسرت زندگی تو کشورهای دیگه براش بسازه، روزهایی که با همه سختیها زندگی و امید نقل محافل بوده وگرنه بدون امید به آینده هرگز ملت ما از اون سختیها نمیتونست عبور کنه.
چقدر زود یادمون رفته که همین سال پیش تو همچین روزهایی بین چهارصد تا هفتصد ایرانی بخاطر کرونا میمردن و چقدر خانواده ایرانی داغدار میشدن، اما الان به لطف خدا تعداد فوتیهای کرونامون تکرقمی شده، و حتی بعضی روزها صفره
بنظرتون روزی چندبار باید خدا رو شکر کرد برای گذر از این بحران؟!، چقدر باید امیدوار بود که بقیه مشکلات کشورمون هم مثل کرونا روزی صفر میشن؟!، روزی حل میشن و تنها خاطرهای ازشون میمونه، برای خدای سال شصت، برای خدای سال ۱۴۰۰، مشکلات سال ۱۴۰۱ هم قابل حله... بشرطی که بنده اش باشیم، بنده خدای قادر و توانا حتی تو بنبست هم ناامید نیست، مواظب خودمون باشیم...نکنه بنده شیاطینی بشیم که هرلحظه ما رو ناامید میکنند...