✳️یا
#امام_زمان علیه السلام
🔴 زلف بربادمده تاندهی بربادم
نازبنیاد مکن تا نکَنی بنی
ای محبوب من، زلف خویش به دست بادمسپارواینچنین دلسِتانانه گیسوانت رو پریشان مکن که تحمّل دیدن پریشانی رلف توراندارم وبربادمی روم. دلبری رابرنازو عشوه پایه گذاری مکن که بااینکارریشه ی وجودمن کنده می شودوبنیادهستی من زیروزبرمی گردد.
🔴 یاربیگانه مشوتا نَبَری ازخویشم
غم اغیارمخور تا نکُنی ناشادم
بابیگانگان نشست وبرخاست مکن تا مرا ازخودبی خودنکنی اندوه بیگانگان مخورو مراغمگین واندوهگین مساز.
🔴 رُخ برافروزکه فارغ کنی ازبرگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم
دلبراچهره بنما که باپرداختن به زیبائیها ولطایفِ رخسارتو،ازنگاه کردن به برگ گل خلاص شوم(وقتی که گل رخسار باشد نیازی به برگ نیست) قامت برافراز وبلند شوتا بادیدن قد وبالای تو ازتماشای سروفارغ گردم.
🔴 شمع هرجمع مشووَرنه بسوزی مارا
یاد هر قوم مکن تا نروی از یاد
درهرجمعی حاضرمشو رونق بخش هرانجمن مباش ازآنهاسخن مگوی وگرنه ازرشگ و حسادت وغصّه هستی مارا به آتش می کشی
🔴 شُهره ی شهرمشوتا ننهم سردرکوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
کاری مکن که زبان زد عام وخاص شوی ودرشهر شهرت پیداکنی که دراینصورت من ازغم واندوه سربه بیابان خواهم گذاشت مثال شیرین، دلبری مکن تامن نیزچونان فرهاد به کوهکنی نپردازم گرچه :
گرچو فرهادم به تلخی جان برآید باک نیست
بس حکایتهای شیرین بازمی ماند زمن
🔴 رحم کن برمن مسکین وبفریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
برمن ِ ناتوان وتهیدست ترّحم کن وبه داد من برس پیش ازآنی که دست به دامنِ وزیربشوم وشکایت خودبازگویم
🔴 حافظ ازجورتوحاشاکه بگرداند روی
من از آن روز که دربند تواَم آزاد
حافظ عاشقی نیست که با جوروجفای تو پا پس کشیده وازتو وازعشق تو رویگردان شود ازهمان روزی که من به عشق تومبتلاشدم ازهردوجهان آزاد ورها گشتم. گرفتاری دردنیای عشق، به معنای رهایی ازبندتعلّقات است.
#حافظ_غزل_316
◀️ کانال انس با
#صحیفه_سجادیه
🆔
@sahife2