شخصى از وجود مبارك رسول خدا (ص) سؤالات خيلى زيبايى كرده و رسول خدا هم بهترين پاسخ را به اين سوالات داده‏اند. دخل على رسول الله رجل اسمه مجاشع: «فقال يارسول الله كيف الطريق الى موافقه الحق راه هماهنگ شدن با پروردگار چيست؟ «قال مخالفه النفس» اگر مى‏خواهى با خدا باشى، اگر مى‏خواهى هماهنگ با خدا باشى، راهش اين است كه خواسته‏هاى نامشروع را گوش ندهى «قال يارسول الله فكيف الطريق الى رضاء الحق» راه به دست آوردن رضاى خدا چيست؟ فرمودند: «سخط النفس» اينكه رضايت به هواى نفست ندهى. تا خودنمايى مى‏كند ناراحت بشوى. عصبانى بشوى در درونت و ردش بكنى. «قال يارسول الله فكيف الطريق الى وصل الحق» راه رسيدن به خدا چيست؟ راه اتصال به پروردگار عالم چيست؟ «قال حجر النفس» اينكه از نفس دور بشوى يا با نفس قهر بكنى و رابطه ات را ببرى. «فقال يارسول الله فكيف الطريق الى طاعه الحق» راه اينكه آدم در طريق طاعت حق بيفتد چيست؟ پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «عصيان النفس» اينكه از همه خواسته ‏هاى غلط و بى محاسبه سرپيچى بكنى. «فقال يارسول الله فكيف الطريق الى ذكرالحق» چگونه به ذكر حق برسيم فرمودند: «نسيان النفس» اينكه تمام اين هواهاى باطل از يادت برود. «يارسول الله فكيف الطريق الى قرب الحق» راه مقرب شدن به پروردگار چيست؟ «قال التباعد عن النفس» هر چه از اين هواها دور بشوى به او نزديك مى‏شوى. «فقال يارسول الله فكيف الطريق الى انس الحق»، راه انس گرفتن با خدا چيست؟ «قال الوحشه من النفس» اين است كه رميده بشوى از نفس، يعنى قرار نداشته باشى كنار نفس، وحشت در لغت به معنى رميدن است. در بيابان يك حيوانى وقتى كه انسان را مى‏بيند و حس مى‏كند كه خيلى نامأنوس است، اين موجود رم مى‏كند و فرار مى‏كند، كه اسمش را گذاشتند وحشى. يعنى رم كننده. «فقال يارسول الله كيف الطريق الى ذلك» راه به دست آوردن كل اين برنامه ‏ها چيست؟ «قال الاستعانه بالحق على النفس» كمك و يارى گرفتن از پروردگار در جنگ با نفس است.