از هاشمی رفسنجانی فقط استخر او را گفتن، هاشمی نخ تسبیح بسیاری نگفته هاست.
بخوانید:👇
در کتاب خاطراتش می گوید: به امام ره درسال ۵۸ در قم گفتم، شما از اوضاع مملکت مطلع نیستی، بدون مشورت ما کاری مکن،
امام ره ناراحت شد و در جواب گفت حواست باشد با کی حرف می زنی (او که تازه از زندان به لطف هدایت امام و شهادت ملت آزاد شده بود، خود را فهیم تر از امام می دانست! خود برتر بینی هاشمی تا آخر عمر با او بود).
در کتاب خاطرات می گوید به امام گفتم:
شما نظراتی در رابطه با حجاب خانمها و مسائل دیگر دارید و ما مجبوریم مواضع شما را پیگیری کنیم و این برای ما دردسر دارد و مورد شماتت قرار می گیریم، شما محفوظ می مانید و ما سپر شما شده ایم، این قابل قبول نیست. امام چیزی نفرمود. (مگر هاشمی قرار نبود منویات ولایت را پیگیری کند، چون نظر امام با او تعارض داشت، نظر خود را صائب می دانست).
در جریان ترور مشکوک، قضیه این بود که گروه فرقان، شهید مطهری و شهید مفتح را با شلیک به سر آنها درب منزل و دانشگاه به شهادت رساند، اما هاشمی، بنا به نقل خودش در منزل، در حالیکه همسرش عفت خود را روی او پهن کرده بود، فرقانی ها، به سر و روی خانم او و خودش شلیک نکردند، دلشان برای خانمش سوخت، گفتند حاج خانم شما کنار برو، فقط به شکم او آنهم بصورت افقی، که آسیب جدی نبیند!!!!!!!! با شرلوک هلمز، زیرک ترین کارآگاه دنیا تماس گرفته شد، نتوانست، تشخیص دهد.
در جریان انفجار حزب، تنها کسانی که در جلسه شرکت نکردند، هاشمی و رفیق تواب او میرحسین موسوی بود. تعجب نمی کنی!!!!!
کسی که میرحسین موسوی را بعنوان نخست وزیر با در دست گرفتن جو مجلس به حضرت آقا در هر دو دوره قالب کرد، ایشان بود. امام ره که در دور دوم به حضرت آقا پیام داد، مصلحت آنست که میرحسین باشد، از جوسازی ایشان در مجلس مطلع بودند. آقا تبعیت کردند.
اولین کسی که در مجلس امام خامنه ای را به خاطر نظرش درمورد اختیارات ولایت فقیه کوبید او بود. تا آنکه امام ره به دفاع از حضرت آقا آن پیام بلند را داد که: شما در انقلاب
همچون خورشید می درخشید. رفاقت او با رهبری تا آنجا بود که تضارب نظر با رهبری پیدا نمی کرد.
اولین کسی که امام ره و قانون را دور زد و منتظری را بر خلاف و بدون اطلاع امام ره به گفتهٔ محمدی گیلانی بعنوان نایب الامام در خبرگان تثبیت کرد تا بعد از رحلت امام ره همه چیز مملکت دست خودش باشد و در واقع ولایت در سایه باشد هاشمی بود.
تنها کسی که در دوران دفاع مقدس با نظرات غیر کارشناسی باعث شکست برخی عملیاتها و شهادت رزمندگان بنا بقول فرماندهان ارشد جنگ، هاشمی بود.
تنها کسی که بعد از فتح خرمشهر، مبحث صلح با صدام و اتمام جنگ را بر خلاف نظر ولی امر مطرح و دنبال کرد تا به نوشیدن جام زهر توسط امام شد، هاشمی بود.
تنها کسی که بعد از رحلت امام ره اصرار داشت کشور بر خلاف متمم قانون اساسی شورایی مدیریت شود و نگذارد نظر امام ره مبنی بر اینکه، آقاسیدعلی برای رهبری مناسب هستند، تحقق پیدا کند، هاشمی بود.
تنها کسی که بعد از انتخاب رهبری در نماز جمعه کلمه امام را مختص امام ره دانست و نگذاشت بر اساس معارف شیعه که به ولی امر، امام اطلاق می کند، به رهبری امام خامنه ای گفته شود هاشمی بود......تا آنجا که آقای جوادی آملی نگفتن امام را به رهبری ظلم و جفا دانست. چه کسی این ظلم و جفا را در حق رهبری اعمال کرد؟!
اولین کسی که در دوران ریاست جمهوری خود «قاعدهٔ» حیف و میل در بودجهٔ عمرانی را بلا اشکال دانست و جاده ی خوردن و بردن را بر کارگزاران صاف کرد، هاشمی بود.
اولین کسی که خط تولید اشرافیت را در نظام اسلامی افتتاح کرد، هاشمی بود.
اولین کسی که پدیدهٔ زشت آقازاده ها را در نظام نهادینه کرد، هاشمی بود.
اولین کسی که به رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس در خطبه اهانت کرد و آنان را مشتی یقه چرکین و جُلمبُر خطاب نمود، هاشمی بود.
اولین کسی که اختلاف طبقاتی را در نظام بوجود آورد. هاشمی بود.
دولت تقدس زدا و ارزش ستیز خاتمی باغی
نتیجه عملکرد غلط هاشمی بود.
عالیجناب سرخ پوش وخاکستری در نظام هاشمی بود.
فتنهٔ ۸۸ با مدیریت هاشمی بود.
بی حرمتی اصلاح طلبان و تنها گذاشتن رهبری در دوران فتنه های پس از رحلت امام تا مرحله اثبات این مطلب به خبرگان که رهبری قادر به مدیریت کشور نیست، هاشمی بود.
نامه بدون سلام و والسلام برای اهانت به ولایت رهبری، کار هاشمی بود.
سنگ اندازی در کار دولت احمدی نژاد برای انتقام از رهبری، کار هاشمی بود.
تمرد از نظر مشورتی با رهبری مبنی بر اینکه شما صلاح نیست شما کاندید شوید و شد، کار هاشمی بود.
آمدن روی کار دولت لیبرال و خائن روحانی کار هاشمی بود.
هاشمی رفسنجانی در استخر مرد، ولی خط سیاه و ننگ او و خاندانش، تا انقلاب هست، ادامه دارد.