علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را 🌙 دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را 🌙 به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمهٔ بقا را 🌙 مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را 🌙 برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را 🌙 بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا 🌙 بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را 🌙 چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می‌تواند که به سر برد وفا را 🌙 نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را 🌙 به دو چشم خون‌فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را 🌙 به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را 🌙 چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را 🌙 چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را 🌙 «همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را» 🌙 ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا🌙 یا مولا علی(ع)❤️ استاد شهریار❤️ عالیییییست این شعر استاد شهریار🌿🌱