🔰 کفر و ایمان
🔶🔸 در اين سوره گذشته از سنجش معبودها و توضيح عامل هاى شرك، به اين نكته پى مى بريم كه ايمان و كفر به معاد و ايمان و كفر به الله، از ايمان و كفر به خود انسان مايه مى گيرد.
🔸 كفر به انسان، كفر به ادامه انسان و كفر به الله را همره مىآورد.
🔸 انسانى كه خودش را باور نكرد و از خودش جز دهانى نديد، هيچ احتياجى به خدا نخواهد داشت و براى خود ادامه اى نخواهد ديد...
🔸 كفر و ايمان از انسان شروع مى شود و به ادامه او و به الله مى رسند؛
«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه ».
🔸 ما در اين سوره از پيوند ايمان به معاد و ايمان به الله، نشان مى بينيم همانطور كه در تمام قرآن
«يؤمنون بالله و اليوم الآخر » با هم همراهند؛
🔸 چون اين هر دو ايمان از يك پستان شير مى نوشند و از يك جام سيراب مى شوند و آن هم ايمان به خويشتن است.
🔹جوانى مى پرسيد كه چه شده كه خدا با اينكه مى گويند حتى ميان ما و خود ما واسطه است و ما را به خودآگاهى و خودخواهى رسانده، اين همه مورد انكار و شك و كفر قرار مى گيرد.
🔹 گفتم: كفر به خدا، از كفر به انسان مايه گرفته. تو كه خودت را در همين سطح از تكرار و ابتذال و تنوع ديده اى،
ديگر به حركتى دست نخواهى زد و به تحركى دست نخواهى يافت
🔹 و اين است كه جهتى نامحدود نخواهى خواست، كه تو را با اين اشتهاى كور، يك لقمه دنيا هم كافى است و زيادى است و بيشتر از رفاه براى تو ضرورتى ندارد. هدى و جهت يابى نمى خواهى، بشرى و ادامه نمى خواهى و اين است كه نه به اين جهت پيوندى خواهى داشت و نمازى به پا خواهى كرد؛ «يُقِيمُونَ الصَّلوة»
و نه با جامعه و مردم خويش ارتباطى خواهى داشت؛ «يُؤتُونَ الزَّكوة»
و نه ادامهاى خواهى پذيرفت، كه تو با كارهاى زينت شده و بزك شده دل خوشى و سرگردانى.
در يك مدار بسته در رفت و آمدى، كه جهتى ندارى و جريانى را نخواستهاى
🔹 و اين است كه تو با آن نيروى عظيم و آن تركيب حركت ساز در پشت ديوارهاى ابتذال، رنج بدى خواهى داشت و در ادامهات خسارت بارتر خواهى بود...
«اُولئکَ الَّذَينَ لَهُمْ سُوءُ العَذابِ وَ هُمْ فِى الاْخِرةِ هُمُ الاَْخْسَرُونَ ».
📝 استاد علی صفایی حائری
📚 کتاب صراط، صفحه ۵۲