🍃خیر دنیا و آخرت یک جمعۀ دیگر گذشت و باز هم نیامدی. خوش به حال کسانی که چشمشان به راه بود. آنها از نیامدنت غمگین‌اند؛ ولی از انتظارشان خوش‌حالند. وای به حال کسانی که این جمعه را هم مثل جمعه‌های دیگر پشت سر گذاشتند و حس انتظارشان زنده نشد. انتظار یک مقام است و رسیدن به آن کار هر کسی نیست. ما شاید منتظر رفاهی باشیم که آمدنت به دست می‌آوریم شاید ناامنی امانمان را بریده باشد و در حسرت امنیت، چشم به راه آمدنت باشیم ولی کیست که منتظر خود تو باشد؟ یک جمعۀ دیگر گذشت و تو نیامدی. نگاه می‌کنم به خودم و می‌خواهم فرقی میان جمعۀ گذشته و این جمعه پیدا کنم هیچ فرقی پیدا نمی‌شود. یک هفتۀ دیگر از غیبت تو گذشت ولی من بی‌قرار آمدنت نبودم و بی‌قرار هم نشدم. جمعه‌های بی‌تفاوت یکی یکی می‌گذرند و من همچنان اندر خم کوچۀ انتظار تو وامانده‌ام. آقا! نکند از من ناامید شده‌ای که هنوز هم پاسخ سؤالم را نمی‌دهی؟ با من دوست می‌شوی یا نه؟ اگر می‌خواهی منتظرت شوم تا با من دوست شوی، باید بگویم ... نه، باید التماس کنم که اگر می‌شود قاعده‌ات را استثنایی بزن و با من دوست شو تا منتظرت شوم. چه قدر وحشت منتظر نشدن و بی‌انتظار تو مردن، دلم را به لرزه می‌اندازد. تردید ندارم کسی که منتظر تو نباشد و از دنیا برود، عاقبت به خیر نمرده است. باز هم سخن از عاقبت به خیری شد و من به هم ریختم. با من دوست شو تا منتظرت شوم تا اگر مرگ به سراغم آمد، عاقبت به خیر از دنیا بروم. شبت بخیر خیر دنیا و آخرت!