🔻افسانه فرار و نجات ابولؤلؤ 🔸 فیروز نهاوندی معروف به ابولؤلؤ، اسیر و غلام ایرانی در سال 23 هجری در اثر ظلم و ستم خلیفه دوم، او را مضروب کرد و پس از آن در حین فرار چندین نفر از تعقیب کنندگان خود را به هلاکت رسانده و سرانجام به دست آنان کشته شده و طبق برخی منابع خود را کشت. 🔹 تا قرن هفتم هجری اختلافی بین منابع تاریخی نیست و همه قائل به کشته‌شدن –یا خودکشی- ابولؤلؤ در همان مدینه پس از قتل خلیفه ظالم اند. 🔸 از جمله این منابع «تاریخ یعقوبی» اثر احمد بن واضح یعقوبی عالم اصفهانی الاصل شیعی مذهب، از قدمای مشاهیر مورخین و جغرافیین عمومی اسلامی قرن سوم هجری است (ریحانة الادب ج 5 ص 556). 🔹 و نیز «مروج الذهب» ابوالحسن علی بن حسین بن علی مسعودی، از ثقات و اعیان علما و مورخین امامیه و از روات شیعه و محل اعتماد عامه و خاصه. (ریحانة الادب ج 5 ص 66). 🔸اما «کامل بهایی» نوشته‌ عمادالدین طبری شیعی از علمای قرن هفتم پس از نقل روایت مشهور مبنی بر خودکشی ابولؤلؤ در مدینه، برای اولین بار روایت افسانه گونه ای از این ماجرا نقل کرده و در پایان آن تصریح کرده که این روایت صحّت ندارد. 🔹 اما با این وجود این افسانه بین عوام رایج شد و در متون بعدی تکرار گشت و مبنایی برای تفرقه‌افکنی‌های امروز شد. 🔸افسانه منقول در «کامل بهایی» چنین است: 🔹ابولؤلؤ شمشیر را آن‌جا بگذاشت و بگریخت. و گویند: در خانه علی رفت. علی بر در خانه نشسته بود، از آن‌جا برخواست و برجای دیگر نشست، چون مردم در طلب او رفتند علی سوگند یاد کرد که تا من این‌جا نشسته ام هیچ‌کسی ندیده ام! و هم آن شب ابولؤلؤ را بر دُلدُل [اسب حضرت علی(ع)] نشاند و گفت: آن‌جا که دلدل بایستد به زمین فرودآی و هم در آن شب زنی بخواه و نامه به او داد به اهل قم، که در حال وصول او به قم، زنی به عقد نکاح به او بدهند. چون سال تمام شد و مردم به طلب او به قم رسیدند او پسری آورده بود، مردم را معلوم شد که از معجزات علی بوده است. و این روایت صحّتی ندارد. (کامل بهائی ج 2 ص 111). 🔸چنانچه مشاهده می شود در این افسانه اصلا نامی از کاشان به میان نیامده و طبری نیز به دروغ بودن آن تصریح کرده است. 🖌کانال بزم قدسیا(رحیم قاسمی) 🤲 اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِيِّك‏ 🕋کانال حقیقت ناب🕋 @sajadi43 ─┅═༅𖣔💚𖣔༅═