🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌱 حکمت مطهر🌱 🌸🍃 سرّ موفقیت اسلام : پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم در مدت سیزده سال چه می کرد؟ ✅ ایشان تربیت می کرد، تعلیم می داد، یعنی هسته اصلی اسلام را بوجود آورد. آن عده ای که شاید هنگام مهاجرت حدود هزار نفر بودند، عده ای بودند که با روح اسلام آشنا بودند و اکثریت آنها تربیتشان هم تربیت اسلامی بود. شرط اوّلی یک نهضت، وجود یک کادر تعلیمی و تربیتی است که یک عده افراد تعلیم داده شده و تربیت شده و آشنا با اصول و هدف و تاکتیک مرام به وجود آمده باشد. اینها را می شودبه صورت یک هسته مرکزی به وجود آورد و بعد دیگران که ملحق می شوند شاگردهای اینها باشند و خودشان را با اینها تطبیق بدهند سرّ موفقیت اسلام این بود. 4⃣ خوارج، مشکل اساسی امیرالمؤمنین علیه السّلام : تفاوت های میان وضع حضرت علی علیه السّلام و وضع پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم یکی این بود که پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم با مردم کافر، یعنی با کفر صریح، با کفر مکشوف و بی پرده روبه رو بود، با کفری که می گفت من کفرم، ولی حضرت علی علیه السّلام با کفر در زیر پرده؛ یعنی با نفاق روبه رو بود؛ با قومی روبه رو بود که هدفشان همان هدف کفار بود، اما در زیر پرده اسلام، در زیر پرده قدس و تقوا، در زیر لوای قرآن و ظاهر قرآن. و تفاوت دوم این بود که در دوره خلفا، مخصوصاً در دوره عثمان، آن مقداری که باید و شاید دنبال تعلیم و تربیتی را که پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم گرفته بود نگرفتند فتوحات اسلامی زیاد صورت گرفت. ✅ فتوحات به تنهایی نمی تواند کاری بکند. پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم سیزده سال در مکه ماند و اجازه نداد که مسلمین حتی از خودشان دفاع کنند، چون افراد هنوز لایق این دفاع و جهاد نبودند. ✳ اگر دست به جهاد و فتوحات هم باید زد، به تناسب توسعه و فرهنگ و ثقافت اسلامی است؛ یعنی همین طور که از یک طرف فتوحاتِ تازه می شود باید به موازات آن، فرهنگ و ثقافت اسلامی هم توسعه پیدا کند؛ مردمی که به اسلام می گروند و حتی آنها که مجذوب اسلام می شوند، اصول و حقایق و اهداف اسلام، پوسته و هسته اسلام، همه اینها را بفهمند و بشناسند. 🔴 یک چنین طبقه ای ؛ یعنی طبقه متنسّک جاهل، طبقه متعبّد جاهل، طبقه خشکه مقدس در دنیای اسلام بوجود آمد که با تربیت اسلامی آشنا نیست، ولی علاقه مند به اسلام است، با روح اسلام آشنا نیست، ولی به پوست چسبیده است. حضرت علی علیه السّلام این طبقه را این گونه توصیف می کند : یک مردمی خشن، جفاه فظّ غلیظ القلب، ولی روحیه هایی پست، مردمانی برده صفت، روحشان آقا نیست، در روح اینها آقایی وجود ندارد، از اراذل مردم هستند، معلوم نیست از کدام گوشه ای پیدا شده اند، (مردمی که تازه باید بیایند کلاس اول اسلام بنشینند) اینها باید تعلیم و تربیت بشوند، اینها جزء مهاجرین و انصار که پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم آنها را تربیت کرد نیستند. ✅ با همین مردم حضرت در جنگ صفّین روبرو است که گفتند : یا مالک را برگردان یا همین جا با شمشیر های خودمان قطعه قطعه ات می کنیم. تو داری با قرآن می جنگی؟! علی علیه السّلام پیغام داد : مالک اگر می خواهی علی را زنده ببینی برگرد. 🔴 قضیه حکمین پیش آمد گفتند دو نفر داور معین کنیم، آنها عمرو عاص شیطان را معین کردند. حضرت علی علیه السّلام، ابن عباسِ عالم دانشمند زیرک را پیشنهاد کرد گفتند : خیر ، ابن عباس پسر عمویت است، قوم و خویش توست، فرمود مالک اشتر . گفتند : نه، ما مالک اشتر را قبول نداریم. چند نفر دیگر را هم قبول نکردند. گفتند : ما فقط ابوموسی اشعری را قبول داریم. ابوموسی کسی است که قبلاً حاکم کوفه بوده و علی علیه السّلام او را از حکومت معزول کرده است. یک آدمی است ساده لوح که اصلاً در دلش با علی علیه السّلام دشمنی دارد. ✅ ابوموسی هم گول عمروعاص را خورد و آن حقه ای که به بازی شبیه تر بود از امر جدی و مکرر شنیده اید رخ داد. 🔴 وقتی فهمیدند گول خورده اند گفتند اشتباه کردیم، نگفتند اشتباه کردیم که آن روز با معاویه نجنگیدیم؛ این جنگ با قرآن نبود ، له قرآن بود نه علیه قرآن. 🔴 آنها می گفتند : اساساً اینکه ما قبول کردیم در دین خدا دو تا انسان بیایند داوری کنند کفر است. ما کافر شدیم ما توبه کردیم علی تو هم مثل ما کافری شدی، تو هم استغفار کن. قرآن می گوید : ((إنِ الحُكمُ اِلأَّ للّه)) يعنی قانون فقط از ناحیه خدا باید وضع بشود یا کسانی که خدا به او اجازه داده است. ما گفتیم قانون،قانون قرآن؛ دو نفر بیایند مطابق قرآن داوری کنند، خدا که نمی آید در اختلافات افراد داوری کند! اینها معنی آیه را اشتباه فهمیده بودند و نمی دانستند. 📚سیره امیرالمؤمنین علیه السّلام ص 99 - 96 استاد مطهری (ره) 🌹کانال حقیقت ناب🌹