کانال کمیل 🇮🇷
💠يازهرا (س) 🔆 در این آیه خداوند متعال می فرماید: " سست نشوید و غمگین نباشید، شما اگر ایمان داشته ب
💠نشانه ها 🔅پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد، فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده را هم دیده ام. نمی دانستم چطور ممکن است. لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. 🔅 ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی، بحث زمان و مکان مطرح نبوده، لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشی. 🔅 بعد از این صحبت، یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. 🔅 یکی دو هفته بعد از بهبودی من، پدرم در اثر یک سانحه مصدوم شد و چند روز بعد، دار فانی را وداع گفت. 🔅 خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف عموی خدابیامرزم افتادم که گفت: " این باغ برای من و پدرت هست و بزودی به ما ملحق می شود." 🔅 در یکی از روزهای دوران نقاهت، به شهرستان دوران کودکی و نوجوانی سرزدم، به سراغ مسجد قدیمی محل رفتم و یاد و خاطرات کودکی و نوجوانی، برایم تداعی شد. 🔅 یکی از پیرمرد های قدیمی مسجد را دیدم. سلام و علیک کردیم و برای نماز وارد مسجد شدیم. یکباره یاد صحنه‌های افتادم که از حساب کتاب اعمال بودم. 🔅 یاد آن پیرمردی که به من تهمت زده بود به خاطر رضایت من، ثواب حسینیه اش را به من بخشید. 🔅این افکار و صحنه ناراحتی آن پیرمرد، همین‌طور در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: " باید پیگیری کنم و ببینم این ماجرا تا چه حد صحت دارد." 🔅هرچند می‌دانستم که مانند بقیه موارد، این همه واقعی است اما دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شد را از نزدیک ببینم. 🔅به آن پیرمرد گفتم: " فلانی رو یادتون هست. همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟" گفت: " بله، خدا نور به قبرش بباره. چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می‌کرد. آدم درستی بود. مثل اون حاجی کم پیدا میشه. " 🔅 گفتم: " بله، اما خبر داری این بنده خدا چیزی تو این شهر وقف کرده؟ مسجد ، حسینیه؟! " 🔅 گفت:" نمیدونم. ولی فلان خیلی باهاش رفیق بود. اون حتما خبر داره. الان هم توی مسجد نشسته. 🔅 بعد از نماز سراغ همان شخص رفتیم. ذکر خیر آن مرحوم شد و سوالم را دوباره پرسیدم. "این بنده خدا چیزی وقف کرده؟" 🔅 این پیرمرد گفت: " خدا رحمتش کنه. دوست نداشت کسی خبر دار بشه، اما تو اون دنیا رفته به شما می گویم." 🔅 ایشان به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: " این حسینیه رو می بینی که اینجا ساخته شده . همان حاج آقا که ذکر خیرش رو کردی این حسینیه رو ساخت و وقف کرد. نمی دونی چقدر این حسینیه خیر و برکت داره. الان هم داریم بنایی می کنیم و دیوار حسینیه را برمی داریم و ملحقش ‌می‌کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر بشه. " 🔅من بدون اینکه چیزی بگم، جواب سوالم رو گرفتم. بعد از نماز سری به حسینیه ام زدم و برگشتم. شب با همسرم صحبت می کردیم. خیلی از مواردی که برای من پیش آمده بود باور کردنی نبود. 🌷 📚سه دقیقه در قیامت، ص۷۵ و ۷۶ 👌 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃