کانال کمیل
🍃یهو می‌اومد می‌گفت‌: چرا شماها بیکارید؟! می‌گفتیم: حاجی نمیبینی اسلحه دستمونه؟! یا مأموریت هستیم و
💔 برای شناسایی رفته بودیم به شرق بصره؛ کانال ماهی. چند متر مانده به سنگر عراقی‌ها، دیدمش.. گفتم: جای شما این‌جا نیست..! این‌جا، جای تیرانداز است، نه فرمانده لشکر.. گفت: مگر من با بقیه‌ی بچه‌های لشکر چه فرقی دارم که‌ پشت آن‌ها باشم؟ هیچ فرقی بین من و سایر نیروهای لشکر نیست. 🌷