#خاطرات_شهدا 🌷
🔹وارد
#سلف سرویس شدم. ساعت حدود 1و 45 بود و به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود.
🔸دنبال آشنایی میگشتم در صف تا بتوانم
#سریعتر غذا بگیرم.شخصی را دیدم که چهرهای آشنا داشت و قیافهای
#مذهبی.
🔹نزدیک شدم و
#ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر.چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و
#یک_ظرف غذا گرفت.
🔸برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به
#انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای
#خودت غذا نگرفتی⁉️
🔹گفت: من
#یک_حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم.
🔸این
#لحظهای بود که به او سخت علاقهمند شدم و مسیر زندگیام تغییر کرد.
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
@SALAMbarEbrahimm