روزی چند تن از مسئولین و رجال شهر به دیدارجناب شیخ می آیند، ایشان دستور می دهند: آن خرماها را بیاورید! مسئولان که دیدند شیخ تنها با چند عدد خرما از آنها پذیرایی کردند، کمی ناراحت شدند و در قلب این ناراحتی را با خود اظهار می کردند. در این وقت شیخ فرمودند: خرماها را ببرید واز میهمانان با میوه پذیرایی کنید بعداً شیخ فرمودند: آنها لایق این خرماها نبودند، بر هر خرما هزار حمد خوانده و دمیده بودم!