پایگاه خبری سلام سربدار
💠 چرا غرب‌گرایان به تضاد شمال و جنوب خلیج فارس ضریب می‌دهند؟ ✍ یادداشت شفاهی از دکتر رضا تنهایی‌مقدم، پژوهشگر اقتصاد 🔹 اخیرا یکی از چهره‌های دانشگاهی همسوی دولت، از تفاوت فاحش توسعۀ شمال و جنوب خلیج فارس صحبت کرده و گفته که ایرانیان حسرت سبک زندگی کشورهای عربی جنوب خلیج فارس را می‌خورند! 🔸 اولا این مقایسه بیراه است؛ چون کشورهای جنوب خلیج فارس جمعیتی بسیار کمتر از ما و منابع نفت و گازی معادل کشورمان دارند. این هم اصلا ربطی به مقاومت و سازش ندارد؛ هر اتفاقی می‌افتاد باز هم مثلا قطر با این جمعیت ۲٫۷ میلیون نفری (تقریبا ۳٪ جمعیت ایران) و منابع سرشار نفت و گاز (حدود ۶۵% منابع نفت و گاز ایران)، درآمد سرانه‌اش چندین برابر بیشتر از ایرانیان بود. 🔹 اما اصلا ادبیات مقایسۀ جنوب و شمال خلیج فارس از کجا می‌آید؟ به نظر می‌رسد که این یک خط برنامه‌ریزی شدۀ رسانه‌ای است که دو هدف را دنبال می‌کند: ۱. از منظر داخلی، غرب دوست دارد که الگوی کشور مسلمان را کشورهای جنوب خلیج فارس معرفی کند؛ پیروان اسلام‌ سکولار که کاری به سیاست ندارند، رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت می‌شناسند، در کشورشان به آمریکا پایگاه می‌دهند، پول نفتشان در راستای سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای آمریکاست و... . از نظر سلطه‌گران این حتما الگوی خوبی از حکومت‌داری است که باید برای مردم ایران هم بت شود تا دنبالش راه بیفتند. ۲. اما از منظر بیرونی هم باید مقایسۀ کشورهای شمال و جنوب، یک نماد شود؛ نمادی که باعث شود خلیج فارس از موضوعیت بیفتد. خلیج فارس یکی از دارایی‌های راهبردی ایران است که تنگۀ هرمز یک بخش آن است. مزیت مهم دیگرش این است که باعث شده ایران تبدیل به حلقۀ اتصال شرق و غرب عالم شود. چون خلیج فارس و دریای عمان، اتصال زمینی کشورهای جنوب خلیج فارس را با کشورهای جنوب آسیا قطع کرده است، فقط ایران و روسیه هستند که از طریق زمینی شرق و غرب را به هم وصل می‌کنند. جنگ روسیه و اوکراین به مزیتهای روسیه در این زمینه ضربه زده که البته بعد از پایان جنگ هم به روشهای دیگری این کاهش مزیت روسیه ادامه خواهد یافت. تحریم‌هایی که علیه ایران می‌شود نیز مسئلۀ اصلیش هسته‌ای نیست؛ بلکه موضوعش چین است؛ یعنی ایران باید از نظر اقتصادی پرخطر شود تا احیای راه ابریشم از طریق ایران شکل نگیرد. ترکیه هم البته با کشورهای ترک شرق دریای خزر کارهایی را شروع کرده که ادامۀ آن بستگی دارد به اینکه چقدر در زمین غرب بازی کند. 🔸 اما طراحی غربی‌ها که همزمان به چین و ایران و روسیه ضربه می‌زند، «گذرگاه اقتصادی هند-خاورمیانه- اروپا» معروف به «IMEC» است (در نقشه ببینید). ویژگی IMEC این است که شرقی-غربی نیست؛ بلکه شمالی-جنوبی است. یعنی شروع IMEC نه از چین، بلکه از هند است؛ هندی که رقیب غربگرای چین محسوب می‌شود و به خاطر مزیت‌های جمعیتی‌اش در آیندهٔ نزدیک به یکی از اقتصادهای بزرگ جهان تبدیل خواهد شد. این گذرگاه بعد از هند به امارات و عربستان می‌آید و به اردن و نهایتا رژیم اشغالگر می‌رسد و از طریق بندر اشغالی حیفا به اروپا متصل می‌شود و ضمنا یکی از ابزارهای تامین امنیت رژیم اشغالگر است. 🔹 پس عملا چون بخش عمده‌ای از IMEC از جنوب خلیج فارس می‌گذرد، باید جا بیفتد که جنوب خلیج فارس، امن‌تر از شمال آن است. به عبارتی گذرگاه‌های شرقی-غربی که در انحصار ایران است باید به گذرگاه‌های شمالی-جنوبی تبدیل شود تا مزیت ایران از بین برود (در نقشه ببینید). ابتکار مسیر توسعهٔ عراق که بندر فاو را به ترکیه متصل می‌کند نیز در راستای همین منطق قرار می‌گیرد (در نقشه ببینید). 🔸 البته ناگفته نماند که یمن بازی غربی‌ها را به هم زده است؛ یمن آرامکوی عربستان را زده و اگر امارات را هم نمی‌زند به‌خاطر وابستگی اقتصاد ایران است. لذا یمن استخوانی است در گلوی ادبیات شمال-جنوب خلیج فارس و مانع از گسترش آن و لذا غربی‌ها دنبال این هستند که تکلیف یمن را معلوم کنند. جنگ عربستان علیه یمن نیز در این چارچوب قابل تحلیل است. 🆔 @Salamsarbedar