ذرات و كائنات همه مرده يا خموش
در احتجاج بود زني يك علم به دوش
قلب جهان به عمق زمين غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش
هوهوي ذوالفقار علي ميرسد به گوش
"اين رعد و برق نيست كه انگار زينب است"
**** *
خورشيد روي قله ني آشكار شد
كوچكترين ستاره سر شيرخوار شد
ناموس حق به ناقه عريان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم همقطار شد
زيباترين ستاره دنبالهدار شد
"در اين مسير نور جلودار زينب است"
****** ***
چشم ستاره در به در جستجوي ماه
بر روي نيزه ديده زينب گرفت راه
مبهوت مينمود به سرنيزهاي نگاه
آتش كشيد شعله ز دل تا كشيد آه
كاي جان پناه زينب و اطفال بيپناه
"راحت بخواب چونكه پرستار زينب است"
به پیشگاه ملکوتی، نورانی و گِره گُشای زینب کبری صلوات الله علیها، صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh