صالحین salehinir
«بِکَ یَا اللّٰه بِکَ یَا اللّٰه بِکَ یَا اللّٰه بِکَ یَا اللّٰه بِکَ یَا اللّٰه بِکَ یَا اللّٰه بِک
طلا تبدیل شد. کفاش بلند شد و گفت: آقا جان! مشته را به حال اول برگردانید. فرمودند: زندگی‌ات را توسعه می‌دهد. گفت: نمی‌خواهم؛ فقط به من ضمانت بدهید که وقت مردن بالای سر من بیایید. من طلا نمی‌خواهم، خودتان را می‌خواهم.  «إلهِی! بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى». «إلهِی! بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ». «إلهِی! بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ». همان حرف‌های قدیمی‌های تهران را به امام زمان(عج) بگوییم؛ جان پدرت، به ما هم نگاهی بینداز!  «إلهِی! بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ». کنار امام زمان(عج) احیایت را تمام کن و با گریهٔ او گریه کن.  «إلهِی! بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ بِالْحُجَّةِ». دعای پایانی «یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، یا أَکرَمَ‏ الْأَکرَمِینَ، یَا غَافِرَ الْمُذْنِبِینَ».  «يَا إِلَهِي وَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ، نَسئَلُک اَلّلهُمَّ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم اَلاَعَزِ الأجَلِ الاَکرَم؛ إلهی بِحَقّ مُحمدٍ و عَلیٍّ و فٰاطمةَ و الْحَسنِ وَ الْحُسَینِ و تِسْعةِ الْمَعصومین مِنْ ذُریّةِ الْحُسَین؛ اسْتَجِب دَعواتنا یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه یٰا اللّٰه... ».  اول به دستور صدیقهٔ کبری(س)، به دیگران دعا کنم و بعد به خودمان. الهی! از خزانهٔ تو اصلاً کم نمی‌شود؛ هرچه هم که امشب هزینه کنی، اگر دعاهای ما را اول در حقّ دیگر بندگانت و بعد اگر وقت بود، در حقّ خودمان مستجاب کنی، به‌اندازهٔ یک ارزن کم نمی‌آوری.  الهی! تمام برادران عزیز رفتگر ما، خادمان قرآنی، پرستاران و دکترهای بیمارستان‌ها، دکترهایی که الآن شیفت ندارند و خواب‌اند، خدمتگزاران به این دین و مردم، معتادانی که در خیابان‌ها و زیر پل‌ها خوابیده‌اند و بدنشان اجازه نداده که به احیا بیایند، رانندگان انواع وسایل (ماشین، قطار، هواپیما و کشتی)، همهٔ بیماران بیمارستان و خانه‌ها، همهٔ نیروهای مسلح و سربازان خوش‌نام امام زمان(عج) که جانشان را برای حفظ این کشور و ملت می‌گذارند؛ الهی! هر کس دلش می‌خواسته که امشب برای احیا برود، اما حال نداشت و خوابید؛ همهٔ آنها و اموات آنها را با احیای امشب مردم این کشور شریک قرار بده.  خدایا! شیعیان افغانستان، پاکستان، کشمیر، بنگلادش، همچنین شیعیان اروپا، آمریکا و آفریقا را در این احیا شریک قرار بده. خدایا! به عزت خودت و عزت انبیا و ائمه‌ات، شرّ اسرائیل را از سر مردم این ناحیه و مردم دنیا کم کن.  الهی! کسانی را که گفتیم و هر که یادمان نیامد، گروهی از دوستانمان که هر سال جلوی منبر بودند و بیشترین گریه را داشتند، از دستم رفتند و من غریب و تنها شدم؛ آنهایی که همین عصر با من صحبت کردند و دلشان خیلی پر می‌زد که باز هم جلوی منبر بیایند و از گریه‌دارهای ناب بودند، اما بیماردار بودند و در خانه ماندند؛ همه را با این احیا شریک قرار بده.  خدایا! می‌توانی همهٔ این مرگ‌ها را رقم بزنی: مرگ ما را در نماز قرار بده؛ مرگ ما را در دعای کمیل قرار بده؛ مرگ ما را در دعای عرفه قرار بده؛ مرگ ما را در ایام عزای عاشورای ابی‌عبدالله(ع) قرار بده. چه‌کار کنیم! مرد و زن ما اصلاً قدرت جداشدن از ابی‌عبدالله(ع) را نداریم. خدا نیاورد آن روزی که دست رد به سینه‌مان بخورد و بگویند تو لایق حسین ما نیستی. والله! چنین دست ردی به ما نخواهند زد.  خدایا! لحظهٔ مرگ، پروندهٔ واقعاً ناقابل ما را برای ارزش پیداکردن به امضای امیرالمؤمنین(ع) برسان.  خدایا! درست است که لحظهٔ مرگ خیلی ناقابلیم؛ ولی برای تو هستیم. ما برای شیطان و هوای نفس نیستیم؛ بلکه وابستهٔ به تو و رفیق توییم. لحظهٔ مرگ، صورت‌های ما را روی قدم‌های حسینت قرار بده.