🌸ملاک کرامت و اهانت
🌺قرآن کریم در سوره مبارکه فجر نگاه انسان به کرامت و اهانت را این گونه بیان میکند: «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ؛ آرى، آدمى اينگونه است كه وقتى پروردگارش او را مىآزمايد بدينطريق كه عزيزش مىدارد و نعمتش مىبخشد، مىگويد: پروردگارم مرا عزيز داشته و انجام هر كارى را بر من روا دانسته است، و امّا وقتى او را مىآزمايد بدينطريق كه روزى را بر او تنگ مىگيرد، مىگويد: پروردگارم مرا خوار شمرده است»
🔺«ابتلی» از ریشه «بلو» یا «بلی» به معنای امتحان و آزمایش است. «کرامت» به معنای شرافت و جود و بخشش بکار میرود. «قدر» به معنای ضیق و تنگ گرفتن است.
منظور از «الانسان» جنس انسان (غالب انسانها) به حسب طبع اولی است؛ نه استغراق که بر هر انسان (همه انسانها و در هر شرایطی) دلالت کند. زیرا برخی از انسانها به ویژه با یادگیری از آموزههای وحیانی بعدا چنین تصوری ندارند. عبارت «فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ» تفسیر «ابْتَلاهُ» است. ظاهرا رازش این باشد که کرامت، محور است و نعمت، مصداق و جلوه آن. به همین جهت، قرآن کریم نخست تعبیر «فَأَكْرَمَهُ» دارد و سپس با «نَعَّمَهُ» آن را تفسیر میکند و در پیِ آن، اعتقاد انسان را به کرامت خود بیان میکند:« فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ».
پس یکی از مصادیق آزمایش پروردگار نعمت است. با توجه به آیه بعدی که سخن از تنگ گرفتن روزی است:« فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ» روشن میشود که منظور از نعمت، مال و ثروت است.
🔺نکته مهم توحیدی در این فراز آن است که نعمت از سوی خدای متعال است: « فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ» همچنانکه در آیات دیگر هر نعمتی را از خدای متعال بیان میکند: ««وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه؛ هر نعمتى كه داريد از جانب خداست»
🔺بیشتر انسانها برخورداری از امکانات مالی را نشانه کرامت و شرافت خود نزد خدای متعال میدانند:«فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ». از سوی دیگر، نیازمندی را مایه اهانت و خواری خدای متعال نسبت به خود میدانند:« فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ». آنان غافلند از اینکه برخورداری یا نیازمندی انسان از سوی خدا برای آزمایش انسان است و ارتباطی با کرامت و اهانت الهی ندارد:« إِذا مَا ابْتَلاهُ».
🔷نگرش کرامت و خواری به جهت برخورداری و نیازمندی، نگرش سطحی و نادرست است؛ زیرا:
🔹۱.خدای متعال انسان را با نیک و بد، ثروت و فقر، سلامتی و بیماری، امنیت و ترس و.... آزمایش میکند: ««وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً ؛ و ما شما را در مدت عمرتان، چنانكه بايد، به بد و نيك مىآزماييم» و «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ وقطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى وجانى وكمبود محصولات، آزمايش مىكنيم وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده» و «وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّيِّئاتِ؛ و آنان را با نيكىها و بدىها آزموديم»
🔹۲.خدای متعال مال و ثروت را بیارزش میداند: «وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ؛ دارايىها و زر و زيور دنيا نزد خدا بىارزش است، و لذا اگر تقدير الهى بر اين نبود كه همه مردم- چه مؤمن و چه كافر- در دستيابى به وسايل زندگى يكسان باشند، براى خانههاى كسانى كه به خداى رحمان كفر مىورزند سقفهايى از نقره قرار مىداديم و نيز پلههايى كه بر آنها آشكار شوند. (بر آنها برآيند و خود را به ديگران بنمايانند.)
🔹۳.معیار کرامت و اهانت الهی در دنیا و نتیجه آن در آخرت، افعال اختیاری انسان در دنیاست.
توضیحش این است که انسان دو کرامت و شرافت الهی دارد:
کرامت تکوینی(ذاتی) و کرامت اکتسابی.
کرامت تکوینی یا ذاتی به معنای شرافتی است که خدای متعال در ذات و نهاد انسان و نحوه وجودی او قرار داده است، بدون آنکه کسب و تلاش در آن دخالت داشته باشد.
در برخی از آیات قرآن کریم به این نوع کرامت تصریح شده است:
{وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا}
در برابر کرامت تکوینی ذاتی، کرامت اکتسابی و ارزشی قرار دارد. کرامت اکتسابی و ارزشی همچنانکه از عنوان آن پیداست، کرامت و شرافتی است که با اختیار انسان و از راه تلاش و کوشش به دست میآید و در حقیقت، کرامت اصلی انسان در این کرامت اکتسابی است، به دلیل آنکه انسان با اختیار و تلاش خود، آن را به دست میآورد.
ادامه در 👇👇👇👇👇