🌸برشی از کتاب «زمینه‌های تحقق عدالت اجتماعی در قرآن» (۲) هفتم:رعایت حقوق فرزند، پدر و مادر و دایه خدای متعال به حفظ حقوق فرزند، پدر و مادر و دایه تاکید کرده و از هر گونه پایمال کردن حقوق افراد، برحذر می‌دارد و خدا را بینا به اعمال بیان می‌کند: {وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ ِوَ عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ ذلِكَ فَإِنْ أَرادا فِصالًا عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ} مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شیر مى‏دهند. (این) براى كسى است كه بخواهد دوران شیرخوارگى را تكمیل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولّد شده [پدر]، لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شایسته هیچ كس موظّف به بیش از مقدار توانایى خود نیست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نیز لازم است این كار را انجام دهد [هزینه مادر را در دوران شیرخوارگى تأمین نماید]. و اگر آن دو، با رضایت یكدیگر و مشورت، بخواهند كودك را (زودتر) از شیر بازگیرند، گناهى بر آنها نیست. و اگر (با عدم توانایى، یا عدم موافقت مادر) خواستید دایه‏اى براى فرزندان خود بگیرید، گناهى بر شما نیست؛ به شرط اینكه حق گذشته مادر را به طور شایسته بپردازید. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و بدانید خدا، به آنچه انجام مى‏دهید، بیناست. در این آیه چندین نکته درباره شیر دادن مطرح شده است که برخی عبارت‌اند از: ۱.شیر دادن به فرزندان به مدت دو سال کامل برای کسانی که بخواهند شیر دادن را تمام کنند؛ 2. لزوم تامین نفقه و لباس مادر توسط پدر؛ 3. پدر، مادر را از حضانت یا دیدن فرزند منع نکند و به این صورت به مادر ضرر نرساند؛ همچنانکه مادر، پدر را از حضانت یا دیدن فرزند منع نکند و به این صورت به پدر ضرر نرساند؛ 4. اگر پدر از دنیا رود، نفقه و لباس مادر فرزند بر عهده وارث است؛ 5. در صورت توافق پدر و مادر بر دایه گرفتن، حقوق دایه را بدهند. خدای متعال پس از بیان این وظایف، همه را به تقوای الهی رعایت کرده و بصیر بودن خدا را به انسانها تذکر می‌دهد. این بیان نشان می‌دهد که خدای سبحان از اعمال انسان آگاه است و می‌داند که حقوق افراد رعایت می‌شود یا نه. در اینجا دو نکته شایسته توجه است: نکته نخست آن است که «علیم» با «بصیر» تفاوت دارد یا نه؟ نکته دوم اینکه چرا به جای «علیم»، «بصیر» ذکر شده است؟ در بررسی نکته اول، می‌توان گفت: «بصیر» از ریشه «بصر» است و ریشه «بصر» به معنای چشم، قوه بینایی، نیروی قلبی درک کننده، علم، دیدن با چشم ظاهری و دیدن با چشم دل بکار می‌رود. بنابراین، یکی از معانی «بصیر»، علم است که از راه مشاهده یا شهود است. به خدای متعال نیز «بصیر» اطلاق می‌شود، از این لحاظ که خدای متعال، دارای علم است و علم او شهودی است. به همین جهت، «بصیر» شاخه‌ای از «علیم» است. مرحوم علامه طباطبائی می‌فرماید: بصیر از اسمای حسنای خداست و معنای آن، علم به مبصَرات (دیدنی‌ها) است. پس آن، از شاخه‌های اسم «علیم» است. همچنین قیصیری در شرح فصوص الحکم می‌گوید: «بصر» تعلق علم خدا به حقائق از راه شهود است. بنابراین، تفاوت «علیم» با «بصیر» این است که «بصیر» نه تنها علم الهی را بیان می‌کند؛ بلکه کیفیت آن را که به صورت شهودی است، ذکر می‌کند. با این بیان روشن می‌شود که تفسیر «بصیر» به «عالم» به طور مطلق تفسیر در حد متوسط است، نه تفسیر کامل. بنابراین، «علیم» بیان كننده وصفی از اوصاف ذات و آن، اصل علم است و «سمیع» و «بصیر» بیان چگونگی علم است كه حضوری و شهودی است. با این بیان، معنای ظاهر کلمه حفظ شده و دیگر نیازی نیست كه وصف ذاتی علیم را به سمیع و بصیر بازگردانیم، چنان كه بعضی از بزرگان اهل حكمت چنین كرده‏اند. در بررسی نکته دوم شاید بتوان ادعا نمود که تشخیص رعایت حقوق فرزند، پدر و مادر و دایه یا عدم رعایت آنها تنها از عهده کسی که برمی‌آید که نه تنها ظاهر بلکه حقیقت افعال را ببیند و هیچ چیزی از او مخفی نماند و این شخص جز خدای سبحان نیست که علم شهودی دارد و هیچ چیز از شهود او پنهان نیست. به همین جهت، تعبیر «بصیر» بکار رفته است. به هر تقدیر، ذکر آگاهی خدا به اعمال نشان می‌دهد در صورت توجه انسان به آن، زمینه برای رعایت حقوق آنها فراهم می‌شود. زمینه‌های تحقق عدالت اجتماعی در قرآن، ص ۴۵-۴۸ ✍️ حسن صادقی ✅کانال سلسبیل معرفت👇 🌸@salsabilmarifat