👈فصل ممیِّز بین انسان منطقی با انسان عرشیِ عرفانی، از اون (و نَفختُ فیه من روحی) من بعد شروع میشه. شما وقتی می آید در کتاب های معرفت نفس، می گید که انسان جسمانیت الحدوث است و روحانیت البقا، این تعریف ابتدائی انسان است. حالا می آیید در آیه ی قرآن: انا خلَقنا الانسان من نطفة حالا این انسان رو ببینید، الان همین انسان منطقی رو می گیره هم انسان عرفانی را، منتها تا کجاش ببینید منطقیه انا خلقنا الانسان من نطفة سپس نطفه رو عَلَقَش می کنیم، علقه رو مضغه اش می کنیم، و مضغه را هم عِظام تبدیل می کنیم، عظام را هم گوشت می پوشانیم، و پوست رویش را می پوشانیم فکسونا العظام لحما لباسش را به گوشت و پوست تامین می کنیم. این جنین درست شده. ثُمَّ انشاناه خلقاً آخر تا اینجا که الان اومدیم که میخواهد نفخ روح بشود، حالا هنوز ثم انشاناه داره. چون لفظ انشاناه داره اون کلمه قوه و منّه ای که در عبارت ملاحظه می فرمایید از اینجای نقطه شروع میشه. این کلمه‌ی قوه، که می‌فرماد ما در او انشا می‌کنیم ثم انشاناه خلقا آخر این خلقا آخر یه لطافتی توشه. چون کلمه ی آخر است یعنی وقتی ما او را انشا کردیم به روح ربانی، که از او تعبیر می‌شود به روح منفوخ، یا در آیه دیگر هم داره فاذا سویته به فرشته ها فرمود: فاذا سویته و نفخت فیه من روحی بعضی از بزرگان اهل معرفت می گویند که نقطه ابتدایی انسان حقیقی، از این نفخت فیه من روحی به بعده. اصلاً از اون به قبل تو دایره انسان نیست. انسان منطقی اونجا رو می‌گیره، اما انسان فلسفی و عرفانی از این نفخت فیه من روحی به بعده. که این روح منفوخ یعنی نفخ شده این روح نفخ شده است که ابتدایی ترین مرتبه انسانیته __________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿نجم الدین🔰🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0