💢 دلنوشته سخنگوی دولت بعد از عکس یادگاری با رهبرانقلاب
✍️ من هم مثل شما در زندگی عکس یادگاری زیاد گرفتم، عکسیهایی که در هر کدامشان زندگی کردم. در آن عکسها آدمهایی زندگی میکنند که بخشی از جان ما را با خود به همراه دارند، آدمهایی که یک تکه از جان ما را به همراه خود میکشند و هروقت به این تصاویر نگاه میکنیم انعکاس لبخند یا برق اشکمان را توی شیشه قاب عکس میبینیم.
من اما عکسی که بیشتر از همه دوست داشتم آن عکسی بود که هیچ وقت نگرفتم، عکسی که میخواستم در روزگار پیری به عنوان سند خدمتم به دیوار اتاقم بزنم، عکسی که میخواستم به فرزندانم، به نوههایم نشان بدهم و قصه مردی را تعریف کنم که در این عکس کنار من ایستاده و بگویم که روزی مردی بود که جز اخلاص نبود و افتخار داشتم که در کنار او ایستادم. مردی خستگی ناپذیر که یک عمر حسرتش را خواهیم خورد.
ما دولتِ یتیم هستیم، دولتی که موقع رفتن پدر نداشت و ما همه با هم بغضی را قورت دادیم که ۳۰ اردیبهشت توی گلوهامان گیر کرده بود.
حالا این قاب را با عکسی پر میکنیم که پدر ایتام شهدا در آن ایستاده است. شهید رئیسی عزیز ما را رها نکرد و ما این قاب بینظیر را مدیون او هستیم، قابی که هیچ دولتی ندارد…
پی نوشت:
شهید رئیسی معمولا در حاشیه جلسات دولت چندین کار را هماهنگی یا پیگیری میکردند، برای همین سخت بود راضی شوند برای گرفتن عکس دسته جمعی… یکبار که راضی شدند، دکتر امیرعبداللهیان ماموریت خارج بود، گفتند حق نیست وقتی ایشان برای کار مملکت رفتند ما بدون ایشان عکس بگیریم.
حالا در عکس یادگاری دولت، جای هر دو خالیست…....