✴ تحلیلی میدانی و واقع بینانه بر تحولات افغانستان. 💠 قسمت دوم 🔹️«ما و طالبان ، تقابل ، حمایت ، یا تعامل؟» ✍ آنچه که کاملاً روشن و واضح است، طالبان بر جغرافیای افغانستان سیطره و تسلط کامل پیدا کرده است؛ حتی جریان به اصطلاح «مقاومت پنجشیر» هم امروز یک اسم بیشتر نیست و حقیقتاً وجود خارجی ندارد؛ چراکه ملت مظلوم ستمدیده و مصیبت زده افغانستان ، بعد از قریب به پنج دهه جنگ ، کودتا ، خونریزی و نا امنی، به شدت خسته و در هم شکسته است و چیزی جز امنیت و آرامش نمی خواهد؛ حال این امنیت را چه امارت اسلامی طالبان ایجاد کند یا حتی پادشاهی های عصر دایناسورها؛ اصلاً در افغانستان امروزی چیزی به نام دو گانه «امنیت و دمکراسی» وجود ندارد، هر چه هست امنیت خواهی است و یک لقمه نان. 🔸️ حضور چند افغانی سانتی مانتال با هزار قلم آرایش! در مقابل دفاتر سازمان ملل در کشور های مختلف و یا راهپیمایی ده الی پانزده نفری چند زن و دختر در برخی شهرهای افغانستان ، به هیچ وجه بیانگر وضعیت و خواست ملت از نفس افتاده افغانستان نیست، البته طالبان هم از برگزاری این راهپیمایی های کوچک و کم تعداد چندان نا خوشنود نیست بلکه بسیار هم خوشحال می شود؛ چرا که از یک طرف ژست دمکراسی و آزاد منشی به خود می گیرد (همان چیزی که امروز برای به رسمیت شناخته شدن به شدت به آن احتیاج دارد) ، و از طرف دیگر به همه جهان می فهماند که مخالفان امارت اسلامی آنقدر قلیل و ناچیز هستند که در برخی موارد یک مینی بوس را هم پر نمی کنند! 👈 حال در چنین شرایطی باید دید نحوه برخورد حکیمانه جمهوری اسلامی با به اصطلاح «امارت اسلامی افغانستان» و طالبان ، چگونه باید باشد؟ 🔰 در این رابطه سه مواجهه با این مسئله قابل تصور است. 1️⃣ تقابل با طالبان، در حوزه نظامی ، سیاسی و اقتصادی . ✍ این گزینه همان چیزی که جریان اصلاحات بصورت هماهنگ بر آن تاکید دارد و لیدرها و استراتژیست های آنان از گوشه اتاق های خوابشان مرتب توئیت های حماسی می زنند و به شدت به دنبال هزینه سازی های مخرب برای نظام اسلامی و ملت ایران و تحریک طالبان به شیعه کشی در افغانستان هستند! 👈 همانگونه که بیان شد ، ملت افغانستان ، حتی شیعیان ،خسته از یک جنگ طولانی ، نه تنها با طالبان مقابله نکرد، بلکه این حمایت و همراهی مردمی بود که این گروه نه چندان مجهز را به کابل رساند و بر افغانستان مسلط ساخت ؛ حال در چنین شرایطی «کاسه داغ تر از آش شدن» و دم از مقابله ، نظامی، سیاسی و اقتصادی با طالبان زدن ، چیزی جز خسارت محض نیست ! 2️⃣ حمایت از طالبان❗ ✍ اگر مقصود از حمایت همان برخوردی است که ما با «حزب الله لبنان» و «انصار الله یمن» ، «حشد الشعبی» ، «فاطمیون» و مجموع محور مقاومت داریم ، باید گفت : با توجه به تضادهای مبناییِ کلامی و اعتقادی که بین جمهوری اسلامی و طالبان وجود دارد، چنین چیزی امکان پذیر نیست. 👈 البته اگر مقصود از حمایت تعامل و بده بستان های مرسوم باشد ، آن موضوع دیگری است. 3️⃣ تعامل و گفتگوهای سازنده و اثر گذار. ✍با توجه به مجموع شرایطی که ذکر گردید و همچنین تبادلات گسترده تجاری و اقتصادی و بازار شگفت انگیز افغانستان و همچنین پیوستگی های تاریخی ، فرهنگی ، قومی ، مذهبی و جغرافیایی بین دو ملت ، این گزینه (که موضع جمهوری اسلامی نیز هست) ، بهترین ، عاقلانه ترین و حکیمانه ترین رویکرد در برخورد با حقایق و واقعیت میدانی افغانستان است. 👈 البته همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند ، نوع تعامل ما بستگی به برخورد طرف مقابل دارد. ✍ غلامعلی کریمی 🇮🇷 @samen_emam_sadegh