🔹 چرا نمایندگان از «رأی علنی» استقبال نمیکنند؟
♻️ شفافیت آراء، شرط تحقق مجلس انقلابی
▫️قسمت دوم
🔰 حمید رسایی: اما پاسخ به این اشکالات و دلایل مخالفت با شفافیت آرا چیست؟
🔸۱. بر خلاف نظر این عده که معتقدند شفافیت، نفاقپرور است و سبب دوشخصیتی شدن نمایندگان میشود، معتقدم که اتفاقا عدم شفافیت، بیشتر سبب نفاق و دوشخصیتی شدن نماینده میشود. وقتی آرای نمایندگان مبهم بود و شخصیت یک نماینده از استحکام برخوردار نبود، طبعا وقتی در برابر موافقان یک موضوع قرار گرفت، خود را موافق آن و وقتی در برابر مخالفان آن موضوع قرار گرفت، خود را مخالف آن معرفی خواهد کرد.
حتی به جرآت میتوان گفت که شفافیت آرای نمایندگان، باعث شفافیت نمایندگان و پاسخگویی آنها خواهد شد و این دقیقا نقطه درمانی برای جلوگیری از نفاق و تزلزل شخصیت یک فرد است.
🔸۲. در پاسخ به دلیل دوم هم باید گفت که وقتی ما پذیرفتیم، نمایندهای تحت تأثير فشارهای دولت یا فشار گروههای مجازی و سازمان یافته، تغییر رأی میدهد، قطعا چنین فردی در خفا و با اعمال فشار کمتر تغییر رأی خواهد داد. وقتی ممکن است با «وعید» عدهای، نمایندهای رأیش تغییر کند، چرا با «وعده» دولتیها و کانونهای قدرت و ثروت، امکان تغییر نظرش نباشد!
اساسا فردی که تا این حد فشارپذیر است یا به طمع آرای مردم برای انتخاباتهای بعدی، از شفافیت فرار میکند، صلاحیت نمایندگی مردم را دارد؟ شایستگی تکیه بر کرسی مهم و حساس نمایندگی را دارد؟
چرا باید با عدم شفافیت، راه پیشرفت چنین کسانی را هموار کنیم؟ کسی که نمیتواند از نظرات خودش دفاع کند و پرداخت هزینههای آن برایش دشوار است قطعا در بزنگاهها بار انقلاب را به زمین خواهد گذاشت و نمیتواند نماینده مردم باشد.
قطعا شفافیت آرای نمایندگان به سلامت مجلس و سلامت رفتاری نمایندگان کمک خواهد کرد و در مجموع، منافع و فوائد شفافیت آرا قطعا بیش از مخفی بودن آرای نمایندگان است. اکنون مجلس یازدهم باید برای جبران آنچه اتفاق افتاده تلاش کند.
نمایندگان مجلس یازدهم از یاد نبرند که با شعار و وعده شفافیت به مجلس راه یافتهاند. از یاد نبرند که اکثر آنها در مجلس قبل، منتقد عدم تصویب شفافیت آرای نمایندگان بودند.
مردم هم اما در این خصوص وظایفی برعهده دارند. واقعیت این است که برای تحقق شفافیت و مجلس شیشهای، یکی از فاکتورهای مهم ایام انتخابات، در کنار سلامت، تخصص و تواناییها، سابقه شفافیت در زندگی اجتماعی و سیاسی کاندیاها باید در نظر گرفته شود و نه صرفا شنیدن شعار شفافیت آن هم در تبلیغات انتخاباتی از زبان کاندیداهای و جریانات حزبی و سیاسی.
مردم باید افرادی را انتخاب کنند که زندگی، عملکرد و موضعگیری آنها تا قبل از ورود به مجلس شفاف بوده باشد تا در مجلس هم شفافیت محقق شود.