سند ایثار
دستانش خشک و چرکیده بود. کنارهی چادرش را با لبهایش گرفته بود. نزدیک شدم و گفتم:« اجازه هست از سند شما عکس بگیرم؟» صورتش را درهم کشید.
روی برگ طلایش نوشته بودند. ۴۰/۷۶۸گرم.
شاید برای روزگار پیریش ذخیره کرده بود.
به راحتی از زنجیر طلایش گذشت تا جبهه مقاومت را تقویت کند.
#مثلخدیجه
#سیدحسننصرالله