💯 ⭕️ حجاب از زمانی سیاسی شد که روشنفکران عصر قاجار علیه آن مقاله نوشتند و شعر گفتند
♨️چه کسی حجاب را سیاسی کرد؟
در این نوع نگاه حجاب ذاتاً سیاسی است و قابلیت بازیگری مؤثر در سطح جامعه را دارد. اما این سیاسی شدن حجاب از سوی برخی چنین تفسیر میشود که جمهوری اسلامی با تأکیدات افراطی بر این موضوع و قانونی کردن آن موجب سیاسی شدنش بوده است، در صورتی که که حجاب، سیاسی است؛ چون ذاتاً و بالقوه سیاسی است و این امر نه تنها ربطی به جمهوری اسلامی نداشته، بلکه قبل از آن هم به عنوان یک امر سیاسی در بازیگریهای اجتماعی موافقان و مخالفان مورد توجه قرار میگرفت.
🔻 از ایرج میرزا تا زن، زندگی، آزادی
وقتی ایرج میرزا و طالبوف و دیگر روشنفکران عصر قاجار علیه حجاب مقاله مینوشتند و شعر میسرودند، هنوز دوره جمهوری اسلامی فرا نرسیده بود تا کسی حجاب را سیاسی کند. حقیقت این است که عمر حجاب سیاسی سه برابر عمر جمهوری اسلامی است و با یک پیگیری در تاریخ معاصر به خوبی این موضوع فهم خواهد شد. در سده ۱۹ میلادی برآیند کل جریانهای فرهنگی حول مقوله حجاب قابل رویت است. دکتر احمد پاکتچی در یکی از مقالات خود صورت و شکل نیروهای فرهنگی ایرانی را این طور خلاصه میکند که بدون نیاز به تامل میتوان صفبندیهای صورت گرفته را برشمرد: تجددگرایانی که در مسیر حذف و اصلاح حجاب برآمدهاند و سنت گرایانی که بر حفظ سنت حجاب اثر داشتند.
پیداست که تنش تجددگرایان و اسلام خواهان از ابتدا تنشی صرفاً فرهنگی نبوده است که در همین سطح بماند. مبارزه روشنفکران با حجاب از ابتدا مبارزهای سیاسی بود؛ چنان که بعدها این دشمنی در یک تصمیم به وضوح سیاسی و در فرم یک قانون اعلام شد: قانون کشف حجاب. اما پرسش این است که در حجاب چه استعدادی است که میتواند همواره تنشی سیاسی را نمایندگی کند یا به بار آورد؟
🔻 حجاب، نماد حامل ارزش و معانی
حقیقت این است که حجاب واجد وجهی سمبلیک و نمادین است که میتواند حامل معانی و ارزشهای اسلامی باشد. طبیعی است که وقتی زنی حجاب بر سر میگیرد و تقیدات این امر فقهی را رعایت میکند به مخاطبان چنین القا میشود که او ظاهراً دارای عقاید، علایق، رفتارها و... در سطح مذهبی و دینی است. این وجه نمادین بودن حجاب از صدر اسلام که زنان مسلمان و آزاده را از زنان کنیز و غیرشهری جدا میکرده است، به انحای مختلف و در سیر تطورات گوناگون ادامه یافته است.
🔻 حجاب فرم اسلام است
موقعیت حجاب به مثابه حامل معانی و ارزشها میتواند یک فُرم و صورت از سطح اجتماعی را به افراد منتقل کند. امام خمینی در یکی از بیانات خود بعد از آنی که از مبارزه با فساد نهی از منکر و مبارزه با فحشا میگوید، چنین اعلام میکند: «فحشا را قطع میکنیم، مطبوعات را اصلاح میکنیم، رادیو را اصلاح میکنیم، تلویزیون را اصلاح میکنیم، سینماها را اصلاح میکنیم. تمام اینها فرم اسلام باید باشد.» یکی از وجوه مهم حفظ یا زوال اسلام، فرم اسلام است. فرم اسلام چیزی است که اگر باشد میتوان گفت اسلام هست و اگر نباشد باید گفت اسلام نیست. حجاب فرم اسلام است، بودنش میتواند بر بودن اسلام و نبودنش میتواند بر نبودن اسلام دلالت کند. ذبیح الله محلاتی در سال ۱۳۱۱ با تشخیص درست درباره ماجرای کشف حجاب چنین نوشت: «در این قرن مرگ تازهای برای اسلام و مسلمین روی داده، در گوشه و کنار زمزمه کشف حجاب به گوش میرسد.» او زمزمه کشف حجاب را مرگ اسلام معادل میگیرد.
حجاب، فرم اسلام است و خواستن آن و مبارزه در راه آن میتواند مبارزه در راه کل اسلام را نمایندگی کند و مبارزه با آن میتواند مبارزه با اصل کل اسلام را. دقیقاً همین خصیصه است که حجاب را در تاریخ معاصر ایران به محور یک کشاکش فرهنگی و سیاسی بدل میکند. کسانی که علیه حجاب میجنگیدند، به صراحت اعلام میکردند که تغییر پوشش طریقی است به یک تغییر فرم اساسی و کلان. تغییر پوشش هیچگاه به عنوان اعتراض یا اصلاح حکم جزئی از مجموع احکام تلقی نشد، بلکه به درستی همواره به عنوان سودای یک تغییر در کل و برای تسلط بر کل و تاسیس فرم کلی عامی و تازه قلمداد شد.
#حجاب_من
🌐
#روشنا_استان_اصفهان
🆔
https://eitaa.com/roshana_esfahan
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•