👇🌹روزمان را با
#قرآن آغاز کنیم
🌲👇منحصر بفرد ترین آیه قرآن :
با مروری بر پهنه آیات قرآن میتوان دریافت که مقوله دعا بسیار مورد عنایت و اهتمام حضرت باری تعالی در این صحیفه همیشه ماناست آنقدر که خداوند برای بیان آن، بهترین اسوب کلام و لطیفترین شیوه سخن پردازی را به کار میبندد تا ما را به اهمیت موضوع رهنمون شود. د ر آیه کریمه ۱۸۶ سوره مبارکه بقره میفرماید:
منحصر به فردترین آیه قرآن«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أجیب دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبوا لی وَ لْیؤْمِنوا بی لَعَلَّهمْ یَرْشدون»
«و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند).»
این آیه را میتوان منحصر به فردترین آیه قرآن از جهت افاده مضون (دعا) دانست که نشان میدهد خداوند نسبت به بندهای که به درگاه حضرتش دست به دعا برداشته، نهایت توجه و عنایت را دارد:
۱. مطلب به صورت تکلّم (نه غیبت) آن هم با آوردن هفت بار ضمیر متکلّم وحده بیان شده است. این ساختار، آیه را در قرآن منحصر به فرد ساخته و نشان کمال عنایتِ خداوند به موضوع آیه، یعنی دعاست.
۲. تعبیر زیبا و سرشار از عطوفت (عِبادی) به جای «ناس» و مشابه آن، که توجه خاص به دعا را دو چندان میکند، همانطور که اضافه کعبه به خداوند در تعبیر (بَیْتی) [سوره بقره، آیه ۱۲۵]مایه شرافت بیت است، اضافه بندگان به خداوند نیز مایه مباهات آنان خواهد بود.
۳. حذف واسطه در جواب که فرمود: «پس تحقیقاً من نزدیکم» و نفرمود «بگو او نزدیک است». نظر برخی مفسران که کلمه «فقل» را محذوف دانسته اند صائب نیست.
۴. تأکید بر نزدیک بودن خداوند با حرف «إنّ».
۵. آوردن صفت (قَریب) به جای فعل که بیان کننده ثبوت و دوام قربِ خداست.
۶. ذکر فعل مضارع (اجیب) که تجدّد اجابت و استمرار آن را میرساند.
۷. تقیید (اجیب دَعوَةَ الدّاع) به (إذا دَعان). این دو جمله مضمون مشترک دارند که نشان میدهد دعای واقعی، بدون شرط مستجاب است نکتهای در کلمات بزرگان اهل معرفت آمده و ادیبان عرفان آموز، مانند حکیم سنایی و عطار نیشابوری، آن را مبسوطاً بیان داشته اند و استاد ارجمند فاضل تونی (قدس سرّه) آن را از اساتید بزرگوارشان نقل میکردند و آن اینکه عبد در شرفیابی به حضور مولا باید هدیهای عرضه کند که مولایش آن را نداشته باشد، وگرنه آن هدیه برای مولا ارزشمند نیست. بهترین هدیه عبد، بندگی، عجز، مسکنت، ابتهال و تضرّع اوست که مولا آن را ندارد و این نداشتن هم برای او کمال است.
این مطلب، از مناجات امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) نیز به دست میآید که به خدا عرض میکند: «إلهی! کفی لی عزّاً اَن أکون لک عبداً و کفی بی فخراً أن تکون لی ربّاً. أنت کما أحبّ، فاجعلنی کما تحبّ» (کتاب الخصال، ص ۴۲۰). روی گردآلود بَر، زی او، که بر درگاه او آبروی خود بری گر آبروی خود بری (دیوان حکیم سنایی، ص ۶۵۷) افزون بر آنچه گذشت، تامل در آفاق این کریمه، دست کم ما را به دو دستاورد مهم معرفتی، رهنمون میسازد.