📣 هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی 🔹روزی پسر غمگینی نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم! 🔸درخت گفت: من پول ندارم ولی سیب دارم. اگر می‌خواهی می‌توانی تمام سیب‌های درخت را چیده و به بازار ببری و بفروشی تا پول به‌دست بیاوری. 🔹پسر تمام سیب‌های درخت را چید و برای فروش برد. 🔸وقتی پسر بزرگ شد، تمام پول‌هایش را خرج کرد و نزد درخت بازگشت و گفت: می‌خواهم یک خانه بسازم ولی پول کافی ندارم که چوب تهیه کنم. 🔹درخت گفت: شاخه‌های درخت را قطع کن. آن‌ها را ببر و خانه‌ای بساز. 🔸و آن پسر تمام شاخه‌های درخت را قطع کرد، در حالی که درخت شاد و خوشحال بود. 🔹پسر بعد از چند سال برگشت و گفت: من از خانه‌ام خسته شده‌ام و می‌خواهم از آنجا دور شوم، اما وسیله‌ای برای مسافرت ندارم. 🔸درخت گفت: مرا از ریشه قطع کن و میان مرا خالی کن و روی آب بینداز و برو. 🔹پسر آن درخت را از ریشه قطع کرد و به مسافرت رفت، اما درخت هنوز خوشحال بود. 💢همه آنچه جمع کردید بر باد می‌رود و همه آنچه بخشیدید، برایتان می‌ماند و هنوز با شماست. 🔺در واقع انسان جز آنچه که با دیگران تقسیم می‌کند، چیزی ندارد. 🆔 @Masaf ثامن قم @samenqom313