🔺ممنوعیت، ترس، روضههای مخفیانه
▪️نمیدانم بین شما پيرمردهايی هست که يادشان باشد در زمان آن ملعون(رضاخان) که روضهخوانیها ممنوع بود، چه میگذشت؟! من يادم هست که بچه بودم يک خانه بزرگی در يزد داشتيم. از در خانه که وارد میشديم يک راهروی بزرگی بود، تا به حياط میرسيديم. يعنی اگر صدايی در خانه بلند می.شد اصلا به کوچه منعکس نمیشد.
▪️اما از ترس اينکه مامورين دولتی متوجه بشوند، میرفتيم توی زيرزمين خانه روضهخوانی برپا میکرديم. روضهخوان با کت و شلوار میآمد در دالان منزل آنجا يک عمامه میگذاشت سرش يک عبا دوشش میآمد در زيرزمين يواش روضه میخواند. اين دوران را مسلمانهای اين کشور گذراندند.
(علامه مصباح یزدی ۷/۹/۱۳۹۰)