꧁🕊عـطــربـهـشـتـــــــی🕊꧂ 『ܝ‌ܝܝܝܩܢ ܙܠܠّܘ ܙܠܝ‌ܟܩܝܢ‌ ܙܠܝ‌ܟܝ‌ܩܢ』 خاک خندید , بوتراب رسید قفل لبخند زد , کلید آمد درک حق , مشکل و “مفصّل” بود تا “خلاصه” علی پدید آمد مِیل اگر داشت با درِ خیبر قلعه را هم زِ جای خود می‌کَند أَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الْأَرْضِ ... شما که به راه های آسمان، آشناتری تا راه های زمین، دستم را بگیر و به آسمان ببر! 💚