علامه طباطبایی ره: زمانی که از تبریز به نجف آمدم، عیال گرفته بودم و ایشان هم تبریزی بودند، تبریز کجا و هوایِ تب خیزِ نجف کجا ! در جنگ بین المللی دوم که رابطه ایران و عراق قطع شد، پولی برای ما نمیرسید، خیلی از این مسئله نگران بودم. از طرفی خداوند هر چه فرزند به ما میداد از بی غذایی و از گرما میمُردند!
🔸روزی خدمت استادم آیت الله آقای میرزا علی آقای
#قاضی- قُدّس سِرّه- رسیدم و مقداری درد دل کردم، ایشان حرفهای من را که شنیدند نصیحتی کردند و من هم نصیحت ایشان را به صورت این شعر در آوردم:
🌷
پیر خرد پیشه نورانیام🌷
🌷برد ز دل، زنگِ پریشانیام🌷
🌷گفت که در زندگی آزاد باش🌷
🌷هان گذرانست جهان، شاد باش🌷
بعد از مدتها مرحوم قاضی به من گفتند: خداوند، مولودی به شما میدهد، نام او را (عبد الباقی) بگذارید!
🔸در حالی که من اصلا نمیدانستم همسرم، باردار شده است! آن فرزند را خدا به ما داد و برای ما هم ماند!
=========================
🚨به انتخابات نزدیکتر میشویم.
💠برای افزایش آمادگی، بصیرت و هوشیاری خود و دیگران به جمع بزرگ دوستداران امام خامنهای و مدافعین انقلاب اسلامی در
#مجموعه_فرهنگی_سنگر بپیوندید و دیگران را هم پیوند دهید.
🆔 🇮🇷
@sangar_2🇮🇷
🇮🇷سنگر تهذیب و اخلاق🇮🇷