(اَللّهُمَّ عَجّلْ لِوَلیّكَ الفَرَج) (فرشته ‌ی رحمت) ساقیا به جامم کن زآن شراب عرفانی تا برون کند از سر ، این خمار نفسانی مِی ، بریز در ساغر شاهد الست آمد آن فرشته خو دلبر، با جمال روحانی یک دو ساغرم پر کن زآن مِی خرد افزا درد ما مداوا کن ، زآن دوای نادانی کشتی دل ما را ، در یَم شراب افکن گرچه موج جام آن را کردہ اَست طوفانی حاجبا گشا در را چون به حالت مستی خوش بُوَد به سیر گل، گردش گلستانی مطربا بزن بر چنگ، چنگی و ز چنگ غم قلب خسته ی ما را وارهان به آسانی بلبلا از این شادی بر فراز شاخ گل با نوای داوودی خوش نما غزلخوانی طوطیا به شاخ سرو، سروری کن از عشرت وز بیان شیرینت کن تو شِکّرافشانی قمریا بزن چهچه ، کبک دل ، بزن قهقه سار عشق گو به به ، زین بساط مهمانی خادما به مجمر کن عود و کُندر اسپند تا نبیند آن دلبر ، چشم زخم شیطانی آمد آن مَلک ‌دربان از سپهر مهر حق آن فرشته ی رحمت در لباس انسانی صبح نیمه ی شعبان از تفضل یزدان پا نهادہ در عالم، حجّت جهانبانی سبط عسکری یعنی ، هادی بشر آمد خاتم‌ الحجج یعنی ختم حکم یزدانی شد ز مولد پاکش قلب شیعیان روشن هم منوّر از رویش عرش پاک رحمانی زآن پدر بُود شایان کاین‌چنین پسر آرد زآن صدف سزد این‌سان درّ بحر قرآنی باید این‌چنین فرزند زآن نکو گهر اجداد ویژہ آنکه شد جدّش چون علی عِمرانی سوی مصر دین آمد تا به مسند شاهی رنج ما کند جبران ، آن عزیز کنعانی خضر چشمهٔ هستی رخ به کوی ظلمت تافت تا به تشنگان بخشد فیض آب حیوانی طور ایمن جانان ، کوی جانفزای او پرتوش شهاب حق بهر پور عمرانی اختر خداجویی بر جهان فروزان شد تا که محو خود سازد ژندہ کفر ظلمانی در مهالک گیتی، حرز جان بود ما را بر مظالم دشمن، عدل حیّ سبحانی تا کند سلیمانی جمله مور ناچیزیم بس سزای او باشد مسند سلیمانی شمع روی تابانش بزم دین کند روشن شد ز پرتوش باطل، ظلمت شبستانی ای شہ فلک افسر برقع از جبین برگیر زآن جمال مه منظر کن جهان چراغانی از فلک فراتر نِه پای عزت و تمکین تا مَلک شود حیران زآن مقام ربّانی شد ز تیشه ی کفّار، کاخ دین حق ویران خیز و دِہ نجات آن را زانهدام و ویرانی از عناد و استبداد شیعه نابسامان شد خیز و کن ز عدل و داد رفع نابسامانی گلّه را رهایی دِہ ، از مظالم گرگان زآنکه خوب می‌دانی راہ و رسم چوپانی خسروا شهنشاها کن ظهور و یاری کن چونکه شد ز کف ما را معنی مسلمانی در مدیح او از شوق طبع (شمس قمّی) گفت ساقیا به جامم کن ، زآن شراب عرفانی شادروان سید علیرضا شمس قمی 🌺 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏‏💠شعار انقلاب، مقابله با استکبار و قدرت های استکباری است. آن کسانی که دم از تسلیم در مقابل استکبار و دم از تسلیم در مقابل آمریکا می‌زنند، نمی‌توانند به این انقلاب و به این هدف‌ها پایبند باشند. ۱۴۰۰/۱۱/۲۸‏ ☀️ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷