غزلی تازه نوشتم ز لبت، جانم سوخت قبله‌گاهم شدی و، کعبه‌ی ایمانم سوخت خطّ لبهای تو با نوک قلم تا رقصید دل ویران‌شده در منظر چشمانم سوخت تشنه بر جام لبت بوسه زدم در مستی شعله‌ای آمد و لبهای غزلخوانم سوخت به‌فریب از نفس‌اَت تا نفسی بگرفتم شکرین‌کاسه‌ی دیرینه‌ی خندانم سوخت جمع رندان همه آیات تو را می‌گفتند چه‌خوش آیات تو در زمره‌ی رندانم سوخت مه‌رُخا، سوره‌ی عشقی ز تو بنوشت کویر گرچه هر واژه‌ی این سوره دوچندانم سوخت ‏‏💠🌸🍃🌺🍃🌸💠 💠شاکله و آرایش عمومی در همه‌ی بخشهای گسترده‌ی آن، نیازمند و است. ۱۴۰۰/۰۸/۲۳ ☀️(مدظله‌العالی) ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷