استدلال قرآن، ركود فكرى را شفا مى دهد؛ موعظه ى قرآن، قساوت را درمان مى كند؛ تاريخ قرآن تحيّر را برطرف مى سازد؛ زيبايى آهنگ و فصاحتش روح فرارى را جذب مى كند؛ قوانين و احكامش عادات خرافى را ريشه كن مى سازد؛ تلاوت و تدبر در آن، بيمارى غفلت را شفا مى بخشد؛ تبرّك به آن، امراض جسمى را شفا مى دهد و رهنمودهاى آن، تاريكى ها را روشن مى كند. شفاى قرآن با شفاى داروهاى مادّى تفاوت هاى زيادى دارد. داروى قرآن، ضررى را به دنبال ندارد، كهنه نمى شود و تاريخ مصرف ندارد. شفا يافته ى قرآن عامل شفاى ديگران مى شود. در نسخه ى شفاى قرآن اشتباه نيست، هميشه و در اختيار همه است، طبيب اين دارو، هم ما را مى شناسد، هم دوستمان دارد و هم نتيجه ى نسخه اش ابدى است، نسخه و داروى او هم مشابه ندارد. حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «فانّ القرآن شفاءٌ من اكبر داء و هوالكفر و النفاق و الغى و الضلال»،قرآن درمان بزرگ ترين دردهاست كه كفر و نفاق و گمراهى باشد. خداوند رحمت را بر خود لازم نموده است: «كتب على نفسه الرحمة»و پيامبرش را براى جهانيان، رحمت قرار داده است، «رحمة للعالمين»هم امّتش نسبت به هم رحمت دارند، «رحماء بينهم» و هم كتابش رحمت است. «شفاء و رحمة»