روایتی از شهید علی آرایی " آرشیو کانال سنگر شهدا"
🌴روایت از اتفاقی که 4سال قبل در مراسم بزرگداشت ازاد سازی سوسنگرد افتاد.🌴
✳️ در حین برگزاری آئین بزرگداشت روز آزاد سازی سوسنگرد درخواست یک مادر شهید از سخنران مراسم که از یادگاران هشت سال دفاع مقدس بود، حزن و اندوهی خاص به حاضران بخشید. مادری از بین جمعیت عبدالله ابراهیمی جانباز 70درصد و معاون عمرانی دانشگاه آزاد ساری را به زبان محلی مورد خطاب قرار داد و گفت: « علی آرایی ره ندی؟ اول جنگ بورده و همون اول مفقود بیّه!» «علی آرایی را ندیدی؟ اول جنگ رفته و همون اول مفقود شده»
این مادر شهید از سخنران و راوی مراسم پاسخ شنید:«آن روزها سنم کم بود و هر یک از قسمت های شهر در دست بچه ها بود نتوانست کمکی به این مادر چشم انتظار کند»
پایان مراسم به سراغ این مادر رفتیم. وی که خود را صفیه فتح الله پور معرفی کرد در خصوص فرزندش"علی" گفت: دیپلم را که گرفت به جبهه رفت.علی بچه ی اولم بود و چقدر با نماز و با خدا بود. این مادر دل سوخته وقتی خاطرات پسرش علی را تعریف می کرد کوهی از مشکلات و گرفتاری هایی که برای بزرگ کردن وتحصیل فرزندانش داشت را به خاطر آورد. به خاطر داشت که وقتی علی در شهر درس می خواند از روستای "سفیدتور بندپی بابل" آش درست می کرد و پیاده به شهر می آمد تا مبادا فرزندش گرسنه بماند.
می گفت، با چه بدبختی بچه بزرگ کردم و هنوز بعد 33سال چشم به راه آمدن فرزندم هستم. وی از روزی که علی به جبهه رفت برای ما گفت، روزی که پسرش همه ی دوستان و آشنایان را برای خداحافظی دعوت کرد.
✳️ مادر علی از گریه های علی و ورود امام(ره) به ایران هم گفت، روزی که پسرش "علی" رادیو ی همسایه را به امانت گرفت تا در جریان کامل سفر امام باشد و چقدر علی اشک شوق ریخت. وی از همسر بیمارش می گوید، همسری که 10سالی است بیمار است و دوسالی است زمین گیر شد.
خانم فتح الله پور می گوید: همسرم حاضر نبود که از بنیاد شهید حقوق بگیریم اعتقاد داشت پسرمان شهید شده و نباید پول بگیریم بالاخره بعد از سال ها تحت پوشش بنیاد شهید قرار گرفتیم. وی بیان داشت: پسرم من را خواب نما کرد که به مادرم بگویید چکمه ام را دفن کند، لباس هایش را در مکه طواف دادم و با چکمه هایش دفن کردم.
🌹این مادر چشم به راه فرزند در پایان افزود: هنوز بعد از گذشت 33 سال نشانه ای از فرزندم پیدا نشده، به هرکجا که میروم از هرکس که سراغ فرزندم را می گیرم کسی خبر ندارد.
✍️این روایت مربوط به نه سال قبل بوده و حاج رمضانعلی آرایی پدر بزرگوار شهید علی آرایی که 17سال بیمار و 6 سال یکجا دراز کشیده بود
اوائل دی ماه سال 1396 به فرزند شهیدش پیوست
روحشان شاد 🌺
@sangareshohadababol