📜ملکیان و حرف مفت
🔻علی مهدیان در کانال خود نوشت:
🔹چندی پیش متنی از مصطفی ملکیان دیدم که علت حرف مفت زدن در گفتگوهای خانوادگی را بررسی کرده بود. او چند علت را درباره حرف مفت زدن شمرده : یکی اینکه در دوران مدرن سخن گفتن علامت برتری است ولی در دوران گذشته سکوت علامت فرزانگی بود. دوم اینکه دموکراسی باعث رواج حرف مفت میشود. اینکه همه حق رای دارند باعث نمیشود اخلاقا هم همه بتوانند درباره همه چیز سخن بگویند. باید بین حقوق و اخلاق تفاوت گذاشت. سوم اینکه سوال باید به درد بخور باشد. خود سوال و کنجکاوی بی جا در دنیای مدرن ارزش شده است. چهارم نیز اینکه کمیت بر کیفیت در دوران مدرن غلبه کرده و حرف درست زدن جای خود را به حرف زیاد زدن داده . پنجم اینکه آداب معاشرت جای خود را به اخلاق داده است. حال آنکه اخلاق بر آداب معاشرت تقدم دارد.
🔹چند نکته درباره این متن به نظرم رسید که به آن توجه میدهم. اول آنکه در مقابل دنیای مدرن که دنیای غرق شدن در ظواهر است این اندیشه اساس خود را توجه به باطن قرار داده است. ممکن است در نگاه اول اینطور به نظر برسد که توجه جدی تر به باطن و تقدم باطن بر ظاهر یک اصل درست دینی است. اما حقیقت آن است که تقدم باطن برای ظاهر به دو گونه است. که یک سبک آن درست است. اول آنکه ظاهر را رها کنیم به نفع باطن. دوم آنکه ظاهر را استفاده کنیم به نفع باطن. سبک اول نوعی رهبانیت و سکولاریته معنوی را در سبک زندگی ما ترویج میکند. دوتایی سخن و سکوت یکی از شواهد است. حال آنکه آنچه ما لازم داریم سبک رفتاری در سخن گفتن است که به نحوی سکوت و سخن را با هم آمیخته باشد که خروجی نهایی اش حرکت انسان از فردیتش به سمت جمع باشد. حرکت انسان از ظاهر بینی اش به سمت عمق باشد. حرکت انسان از غفلتش به سمت آگاهی باشد.
🔹هم سکوت میتواند دو گونه باشد و هم سخن گفتن. در این فضا آنچه متن سبک رفتاری مومنانه است اتفاقا سخن گفتن است هرچند سکوت هم وجود دارد و نمایشگر مراقبت انسانها بر زبانشان است. اگر خروجی گفتگو همفکری و همدلی باشد این نشان دهنده یک گام به سوی عمق است. خیلی وقتها گفتگوها اساسا برای بیان اندیشه نیست بلکه بهانه ای است برای ارتباط عاطفی و رفاقتی بیشتر بین افراد. در سبک درست ارتباطی هم سکوت وجود دارد و هم سخن گفتن و هر دو باید به گونه ای تنظیم شوند که این اتصال و ارتباط رخ دهد. و الا سکوت ما باعث از هم گسیختگی و در خود فرورفتگی میشود. اتفاقا این نوع معنویت که خروجی اش کم شدن اتصالات اجتماعی است مورد تایید دنیای مدرن است. این سکوت همان است که دنیای مدرن میخواهد.
🔹ثانیا نکته دیگر اینکه به نظر میرسد تمایز بین حقوق و اخلاق خود یک اندیشه سکولاریستی است. اینکه همه حق رای دارند در اندیشه دینی روی دیگری هم دارد و آن اینکه همه مکلفند که رای بدهند. این حق داشتن که روی دیگرش تکلیف است محصول رویکرد معنوی به ماجرای مردمسالاری است. این اندیشه غربی است که رای مردم را صرفا حق میداند و بعد مقوله اخلاق و معنویت را از آن جدا میکند. تکلیف است پس همه باید درباره آن بیندیشند و همه باید عمق ایمانی و معنویشان را خرج آن کنند. و اتفاقا ارتباطات فامیلی محیط مناسب و مستعدی برای چنین ارتباطاتی است. اتفاقا این اندیشه که مردم از عالم سیاست و فهم کلان اجتماعی جدا شوند یکی از راهبردهای دنیای مدرن است برای چاپیدن مردم.
🔹ثالثا فضای امروزی جامعه ما به دلیل جنگ فرهنگی و پیامرسانهای جدید به شدت از دو قطبی های شکل گرفته در رنج است حال آنکه در جلسات خانوادگی در بستر صله ارحام این فضای مستعد و متحد عاطفی خانوادگی برای هم سخن شدن و بیان حال و هوای طرفین مساعد میشود تا افراد بتوانند از این دو قطبی ها عبور کنند.
🔹رابعا اساسا مقوله حرف مفت که در کار جناب ملکیان مورد توجه قرار گرفته است نمایشگر یک ضعف جدی در روشنفکری ما است که به شدت از مردم فاصله دارند. یکی از مشکلات نخبگان غربی این احساس عدم اتصال با متن مردم است. حال آنکه روشنفکری دینی به متن مردم نزدیک است و سخن آنها را میکاود و حقایقی که در همین بگو مگوهای خانوادگی رد و بدل میشود به دست میاورد. حقیقت نزد همه انسانها پراکنده است. ترمیم و استحکام اجتماعی بستری را درست میکند که در همین رد و بدل شدن سخنان فامیل بتوانیم دغدغه های حقیقی و درست و بلکه نکات علمی و دانشی که به زبان عادی و عرفی بین مردم رد و بدل میشود دریابیم و دانسته های خود را تنزیل کرده و به زبان مردم به اشتراک بگذاریم.
@saraeer